بازگشت

خلاصه ي حالات نهمين معصوم، هفتمين اختر امامت


آن حضرت روز يك شنبه، هفتم ماه صفر، سال 128 هجري قمري [1] در روستائي به نام أبواء - بين مكه ي معظمه و مدينه ي منوره - ديده به جهان گشود.

نام: موسي [2] صلوات الله و سلامه عليه.

كنيه: ابوالحسن، ابوالحسن اول، ابوالحسن ماضي، ابوابراهيم، ابوعلي، ابواسماعيل، ابواسحاق و....

لقب: عبد صالح، كاظم، باب الحوائج، صابر، رجل، امين، عالم، زاهر، صالح، شيخ، وفي، نفس زكيه، زين المجتهدين و....

نقش انگشتر: حضرت داراي دو انگشتر بود، كه نقش هر كدام به ترتيب عبارتند از «حسبي الله»، «الملك لله وحده».

پدر: امام جعفر، صادق آل محمد صلوات الله عليهم.

مادر: حميده ي مصفاة اندلسي، دختر صاعد بربري.

دربان: محمد بن فضل، مفضل بن عمر را گفته اند.

مدت امامت: حضرت روز دوشنبه، 25 شوال، سال 148



[ صفحه 11]



هجري قمري، پس از شهادت پدر بزرگوارش، در بيست سالگي منصب امامت و زعامت جامعه ي اسلامي را به عهده گرفت و تا سال 183 هجري، امامت آن حضرت به طول انجاميد.

مدت عمر: آن حضرت مدت بيست سال و بنابر نقلي 19 سال، هم زمان با پدر بزرگوارش و مدت 35 سال پس از آن ادامه ي حيات داد كه جمعاً 55 سال طبق مشهور، عمري با بركت و پر از مشقت را سپري نمود، گرچه بعضي عمر آن حضرت را تا 58 سال نيز گفته اند.

علت زنداني شدن آن امام مظلوم صلوات الله و سلامه عليه را طبق آنچه گفته اند، چنين است:

در آن سالي كه هارون الرشيد به سفر حج رفت و در كنار قبر حضرت رسول صلي الله عليه و اله و سلم جمعي از بني هاشم و از آن جمله امام موسي كاظم عليه السلام را ديد، كه جهت زيارت قبر آن حضرت حضور دارند.

هنگامي كه هارون الرشيد نزديك قبر مطهر رسيد: گفت: «السلام عليك يابن رسول الله! يا بني عمي!» يعني؛ سلام بر تو اي رسول خدا! اي پسر عمويم.

در همين حال، امام موسي كاظم عليه السلام جلو آمد و هنگامي كه نزديك قبر مطهر رسيد؛ اظهار داشت: «السلام عليك يا أبة!»

يعني؛ سلام بر تو اي پدر.

هارون الرشيد با ديدن چنين صحنه اي، چهره ي خود را درهم كشيد و كينه و عداوت آن حضرت را بر دل گرفته و مصمم بر تحقير و قتل حضرت شد.



[ صفحه 12]



مضافاً بر آن كه سخن چينان دنيا پرست و رياست طلب - كه در هر زمان بوده و هستند- از موقعيت سوء استفاده كرده و در هر فرصت مناسبي بر عليه آن حضرت نزد هارون بدگوئي و سخن چيني نموده و او را بر عليه حضرت، تحريك مي كردند.

تا آن كه هارون به بغداد مراجعت كرده و دستور جلب آن حضرت را صادر كرد؛ و حضرتش را در بصره زنداني گرداند.

و چون مدتي را در آن جا سپري نمود، به بغداد منتقل شده؛ و در زنداني مخوف و وحشتناك تحت انواع شكنجه هاي جسمي و روحي محبوس گرديد.

در اين كه حضرت سلام الله عليه در چند مرحله زنداني شد؛ و نيز جمعاً چه مدت زماني را در زندان سپري نمود، بين مورخين اختلاف است.

بنابر مشهور: حضرت توسط سندي بن شاهك؛ و به دستور هارون الرشيد مسموم گرديد؛ و در روز جمعه، 25 رجب، سال 183 هجري قمري [3] در زندان بغداد به شهادت رسيد؛ و جسد مطهرش در قبرستان بني هاشم كاظمين دفن گرديد.

خلفاء و سلاطين هم عصر آن حضرت: دوران امامت آن حضرت هم زمان بود با حكومت منصور دوانيقي، محمد مهدي



[ صفحه 13]



عباسي، هادي عباسي، هارون الرشيد.

تعداد فرزندان: مرحوم سيد محسن امين رحمة الله عليه تعداد 18 پسر و 19 دختر از فرزندان امام موسي كاظم عليه السلام را نام برده است؛ ولي بعضي ديگر گفته اند: آن حضرت داراي 37 دختر و 23 پسر بوده است.

نماز آن حضرت: دو ركعت است، در هر ركعت پس از قرائت سوره ي حمد، دوازده مرتبه سوره ي توحيد خوانده مي شود. [4] .

و پس از پايان سلام نماز، تسبيحات حضرت فاطمه ي زهرا عليهاالسلام گفته مي شود؛ و سپس حوائج و خواسته هاي مشروعه ي خويش را از درگاه خداوند متعال تقاضا نموده، كه ان شاء الله برآورده خواهد شد.



[ صفحه 14]




پاورقي

[1] مطابق با بيستم آبان 124 شمسي.

[2] نام مبارك حضرت با عنوان امام«موسي كاظم» عليه السلام طبق حروف ابجد كبير- 1077 - مي باشد.

[3] مطابق با 13 شهريور 178 شمسي.

[4] تاريخ ولادت و ديگر حالات حضرت برگرفته شده است از: اصول كافي ج 1، تهذيب الاحكام ج 6، تاريخ اهل بيت عليه السلام، مجموعه ي نفيسه، مستدرك الوسائل، تذكرة الخواص، اعيان الشيعه، ج 2، ينابيع الموده، الفصول المهمه، كشف الغم ج 2، عيون المعجزات، اعلام الوري، بحار الانوار: ج، دلائل الامامة، جمال الاسبوع، دعوات راوندي و....