بازگشت

خريد همسر به عنوان مادر


هشام بن احمر - كه يكي از اصحاب امام موسي كاظم عليه السلام است، حكايت كند:

روزي در محضر مبارك آن حضرت بودم، به من فرمود: اي هشام! آيا خبر داري كه از شهرهاي مغرب كسي آمده باشد؟

عرض كردم: خير، بي اطلاع هستم.

فرمود: بلي، همين امروز عده اي آمده اند، بيا تا با يكديگر برويم و سري به آنها بزنيم.

پس سوار مركب هاي خود شديم و حركت كرديم تا به نزد مردي از اهالي مغرب رسيديم، كه تعدادي كنيز و غلام جهت فروش آورده بوده و آن ها را جهت فروش بر ما عرضه كرد.

كنيزان نه نفر بودند، كه همه ي آن ها را حضرت ديد و نپسنديد و سپس اظهار داشت: به اين ها نيازي نيست و ما براي اينها نيامده ايم؛ اگر كنيزي ديگر داري، ارائه نما؟

مرد مغربي گفت: غير از اين ها ديگر ندارم.

امام عليه السلام فرمود: چرا، آنچه كه داري در معرض قرار بده؛ و در خفاء نگه ندار.



[ صفحه 99]



مرد مغربي گفت: به خدا قسم ديگر كنيزي ندارم، مگر يك نفر كه مريض حال است.

امام عليه السلام فرمود: چرا او را عرضه نمي كني؟

و سپس اظهار نمود: او را هم بياور.

و ليكن مرد مغربي قبول نكرد، و ما بازگشتيم.

فرداي آن روز، حضرت به من فرمود: اي هشام! نزد آن مغربي كنيز فروش برو و آن كنيز مريض را - كه نشان نداد - به هر قيمتي كه بود، خريداري كن و بياور.

هشام گويد: نزد همان شخص رفتم و تقاضاي خريد آن كنيز مريض را نمودم؛ و او مبلغي را مطرح كرد، كه من نيز به همان مبلغ آن كنيز را خريداري كردم.

بعد از آن كه معامله تمام شد، مرد مغربي گفت: آن شخصيتي كه ديروز همراه تو بود، كيست؟

گفتم: يك نفر از بني هاشم مي باشد، گفت: از چه خانواده اي؟

پاسخ دادم: از پاكان و پرهيزكاران است.

گفت: بيش از اين توضيح بده؟

اظهار داشتم: بيش از اين اطلاعي ندارم.

آن گاه مغربي گفت: اين كنيز جرياني دارد، كه مهم است:

وقتي او را از دورترين نقاط مغرب خريدم، زني از اهل كتاب، نزد من آمد و گفت: اين كنيز را براي چه منظور خريده اي؟



[ صفحه 100]



گفتم: او را براي خودم خريداري كرده ام.

زن اهل كتاب گفت: سزاوار نيست چنين كنيزي نزد شخصي چون تو و ما باشد؛ بلكه اين كنيز بايد نزد بهترين انسان هاي روي زمين باشد و در خدمت او قرار گيرد؛ زيرا كه به همين زودي نوزادي از او به دنيا مي آيد، كه شرق و غرب جهان را در سيطره ي جهان خود قرار مي دهد.

هشام گويد: سپس كنيز را نزد امام موسي كاظم عليه السلام آوردم كه بعد از مدتي روزي حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام از او تولد يافت [1] .



[ صفحه 101]




پاورقي

[1] اختصاص شيخ مفيد: ص 197، خرايج و جرايح: ج 2، ص 653، ح 6، اصول كافي: ج 1، ص 406، ح 1، عيون اخبار الرضا عليه السلام: ج 1، ح 4، بحار الأنوار: ج 48، ص 33، و ص 69، ح 92.