بازگشت

مقدمه ي دفتر


اين حقيقت بر همگان روشن و مبرهن است كه نبرد حق و باطل و ستيز حقجويان با باطل گرايان و زورمندان عالم، تاريخي بس كهن داشته و هنوز هم ادامه دارد؛ چنانچه صفحات تاريخ حيات بشري، از اين برخورد جدي و طولاني، حكايت دارد.

از جمله كساني كه در طول حيات پربركت خويش، براي اجراي احكام دين و مباني ديني و اخلاقي، بسيار تلاش نمود و با ستمگران، خلفا و زورمندان عصر خويش، سرسختانه به ستيز برخاست، «حضرت امام موسي كاظم عليه السلام» است. آن حضرت در سال 128 ه. ق در يكي از روستاهاي اطراف مدينه به نام «ابواء» چشم به جهان گشود. بيست بهار از عمر شريفش گذشته بود كه پدر بزرگوارش مظلومانه به شهادت رسيد و دوران امامت آن حضرت آغاز و مدت سي سال به طول انجاميد.

آن حضرت، در دوران امامت پرفيض خويش، با چند تن از خلفاي ستمگر عباسي به نام هاي: منصور دوانيقي، محمد معروف به مهدي، هادي و هارون بن محمد ملقب به «رشيد» هم عصر بود و با هر يك از اين ستمگران و باطل گرايان، ماجراهايي داشته كه در تاريخ، ثبت و ضبط است.

امام موسي كاظم عليه السلام پس از شهادت پدر، با همت و سرسختي تمام، مكتب علمي و فكري عظيم پدر را ادامه داد و از هيچ كوشش و مجاهدتي بازنايستاد و با تمام نيرو و توان خويش، در تكامل جنبش علمي و نهضت فرهنگي اسلامي، گام هاي بسيار بزرگي برداشت و صدها دانشمند، مفسر و محدث تربيت نمود كه در ميان آنان چهره هاي برجسته اي مانند: علي بن يقطين، محمد بن ابي عمير، هشام بن حكم، هشام بن سالم، يونس بن عبدالرحمان و سعد بن سعد قمي به چشم مي خورند.

امام كاظم عليه السلام، در دوران زندگي خويش، با گروه ها و مذاهب فاسده اي رو به رو گرديد كه به حكم وظيفه ي ديني و مذهبي، با آنان به مبارزه برخاست و باطل بودن مرامشان را عيان ساخت؛ به عنوان مثال: فرقه ي اسماعيليه معتقد بودند كه پس از امام صادق عليه السلام، امامت به فرزندش «اسماعيل» منتقل شده و او امام بر حق است، اما امام صادق عليه السلام هرگز امامت اسماعيل فرزندش را براي شيعيان خويش اعلام نفرمود: چرا كه او در حيات پدرش از دنيا برفت و امام صادق عليه السلام پيكر بي جان اسماعيل را به همه نشان داد و اعلام كرد كه اسماعيل مرده است،ولي فرقه ي اسماعيليه هرگز مرگ اسماعيل را باور نكردند و گفتند او نمرده و مهدي قائم همو است! همچنين فرقه ي فطحيه و واقفيه در دوران آن حضرت، ظهور يافتند.

خلفاي عباسي چنان عرصه را بر حضرت تنگ گرفتند و شاگردان امام عليه السلام را تحت فشار قرار دادند كه آنان جرأت نمي كردند در نقل احاديث، صريحا از امام نام ببرند بلكه با كنيه هايي مانند: ابوابراهيم و ابوالحسن و يا با القابي مانند: عبد صالح، عالم، صابر، امين، كاظم و... ياد مي كردند.

علي بن يقطين با اشاره ي امام كاظم عليه السلام، وزارت هارون را پذيرفت اما چند بار قصد استعفا نمود ولي امام، هر بار او را از قصد خويش، منصرف نمود و فرمود: تو به كار خويش ادامه بده و از شيعيان من حمايت و دستگيري نما. حاسدان و بدخواهان علي بن يقطين، چندين بار نزد خليفه از او سعايت كردند كه هر بار، امام كاظم عليه السلام با زيركي خاص، علي بن يقطين را متوجه توطئه كرده و او را نجات مي داد.

هارون خليفه عباسي كه از محبوبيت و شهرت امام كاظم عليه السلام در خشم بود، دستور بازداشت و زنداني نمودن امام عليه السلام را صادر كرد و بدينسان امام عليه السلام مدت ها در زندان هارون بود تا اينكه سرانجام، خليفه در سال 183 ه. ق. مخفيانه فرمان مسموم نمودن امام را صادر و فرمان خليفه توسط عنصر بي رحم و خشني به نام سندي بن شاهك در زندان بغداد به اجرا درآمد و بدين وسيله، امام كاظم عليه السلام هفتمين پيشواي بزرگ جهان اسلام، در حالي كه بيش از 54 سال از عمر شريفش گذشته بود، روز جمعه 25 رجب سال 183 (يا 186) با وضع بسيار دلخراشي در زندان بغداد مسموم شد و به شهادت رسيد و در جانب غربي بغداد در مقبره ي معروف به «مقابر قريش (كاظمين)» به خاك سپرده شد.

مولف محترم، در اين مجموعه، ادعيه و گزيده اي از كلمات و سخنان درربار امام موسي كاظم عليه السلام را با استفاده از منابع مختلف، گردآوري و ترجمه نموده است.

اين دفتر، پس از بررسي و اصلاحاتي چند، اثر فوق را به زيور طبع آراسته و در اختيار علاقه مندان اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام قرار مي دهد.

در خاتمه از خوانندگان محترم تقاضا داريم هرگونه انتقاد و يا پيشنهادي دارند، به آدرس: قم - صندوق پستي 749- دفتر انتشارات اسلامي، بخش تحقيق و بررسي فارسي، ارسال دارند، با تشكر.

دفتر انتشارات اسلامي

وابسته به جامعه ي مدرسين حوزه ي علميه ي قم