بازگشت

محمد بن ابي عمير


يكي ديگر از شاگردان برجسته ي آن حضرت محمد بن ابي عمير بود؛او با پيگيري و كوشش بسيار به فراگيري علوم اهل بيت و تدوين و جمع آوري آنها مي پرداخت؛ به طوري كه گنجينه اي پربها و ارزنده در مباحث مختلف اسلامي فراهم آورد؛ وي كه از شاگردان امام رضا عليه السلام نيز بود، نزد اهل سنت هم جايگاهي ويژه دارد.

روايات بسياري از او به دست ما رسيده كه مجموع روايتش در كتب اربعه به 645 مورد مي رسد؛ مرحوم شيخ طوسي در فهرست نقل مي كند كه او 94 كتاب تأليف كرده است؛ از آن جا كه يكي از وجوه شيعيان امام به شمار مي رفت، هارون الرشيد او را به زندان افكند تا بتواند ديگر اصحاب امام را شناسايي كند؛ يا به قولي براي آن كه از قبول منصب قضاوت امتناع كند.

مرحوم شيخ مفيد در اختصاص، مدت زندان او را 17 سال [1] ، و مرحوم نجاشي آن را 4 سال نوشته است. [2] .

در مدتي كه او از طرف حكومت سمتگر عباسي تحت تعقيب بود و طي سالهايي كه در زندان به سر مي برد، اين كتابها از بين رفت؛ و گفته شده كه خواهرانش سعيده و آمنه آنها را در اين مدت در زير خاك دفن كردند تا به دست هارون نيفتد اما با اين حال كتاب ها نابود شد؛ و گفته شده كه آنها را در جايي قرار دادند و آب باران بر آنها ريخت و از بين رفت؛ از اين رو او روايات را با تكيه بر حافظه اش يا با استفاده از آن چه به روايت ديگر منتقل نموده بود نقل مي كرد.

مرحوم شيخ طوسي در كتاب عده او را از كساني شمرده كه اصحاب به رواياتي كه بدون سند نقل كرده است همانند روايات سنددار عمل مي كردند و علت آن را اين امر دانسته كه تنها از روات ثقه روايت نقل مي كرده؛ مرحوم نجاشي نيز فرموده: اصحاب به مراسيل او اعتماد مي كنند و گروهي به تبع گفتار شيخ اين را مسلم پنداشته و در روايات بدان عمل مي كنند؛ كه از جمله روايات موضوع سن يائسه شدن زنان است كه براساس مرسله ي ابن ابي عمير در زنان قرشي 60 سال و در غير آن 50 سال است.

اما اين عقيده پنداري بيش نيست؛ چرا كه رواياتي در دسترس است كه او مسندا نقل كرده و از روات ضعيف نقل حديث نموده است؛ و اين سخن كه او جز از ثقات نقل حديث نمي كند با وجود اين احاديث نقض مي گردد؛ چرا كه شايد روايات مرسله ي او نيز از افراد غير موثق نقل شده باشد؛ يا اگر هم موثق بوده اند از نظر او چنين است و اگر نام آنان را ذكر مي كرد، از نظر ما ثقه نبودند.

اما گفتار مرحوم شيخ طوسي، اين سخن او اجتهادي است كه از گفتار مرحوم كشي، مبني بر اين كه او را همه تأييد كرده اند، استنباط نموده و اجتهادش با سخن مرحوم كشي سازگار نيست؛ چرا كه اولا: گفتار او آن است كه اين افراد خود موثقند نه افرادي كه از آنان نقل مي كنند.

و ثانيا: خود مرحوم شيخ طوسي به اين حرف عمل نكرده و در مواردي كه حديث اين گونه است به جهت خدشه در روايت آن را رد كرده است.


پاورقي

[1] اختصاص: 86.

[2] رجال نجاشي: 326، رقم: 887.