بازگشت

امام در دوران خلافت مهدي عباسي


دوران سياه خلافت منصور 22 سال طول كشيد؛ پس از وي فرزندش محمد معروف به مهدي روي كار آمد؛ او در ابتداي كار با اعلام عفو عمومي، آزادي تمام زندانيان سياسي، تقسيم مقدار زيادي از اموال بيت المال، و آن چه پدرش از اموال مردم مصادره كرده بود، توانست موجبات رضايت قشرهاي مختلف اجتماع را فراهم آورده؛ و بدين ترتيب خون تازه اي در شريان حيات اجتماعي و اقتصادي جريان يافت.

اما همه ي اين امور نشانگر چهره ي اصلي خليفه نبود؛ بلكه ترفندي سياسي براي جلب توجه افكار به او بود؛ طولي نكشيد كه چهره ي اصلي خليفه آشكار شد و او برنامه هاي ضد اسلامي اجدادش را آغاز نمود؛ او كه در ابتدا همچون پدرش از برگزاري مجالس خوشگذراني و مجالس عيش و نوش دوري مي جست و عناصر آلوده را به دربار راه نمي داد، ناگهان تغيير روش داد و بساط عيش و نوش را داير كرد تا آن جا كه گفت: «آن دم خوش است كه در بزم بگذرد و زندگي بدون نديمان در كامم گوارا نيست».

اين روش مهدي عباسي، موجب گسترش دامنه ي آلودگي در جامعه ي اسلامي گرديد و اشعار و غزل هاي بي پرده و هوس انگيز شعرايي همچون «بشار» همه جا دهن به دهن گشت و آتش به خرمن عفت و پاكي جامعه زد و صداي اعتراض بزرگان و افراد غيور از هر سو بلند شد؛ از جهت امور مالي نيز عرصه را بر مردم تنگ گرفت؛ تا آن جا كه مردم از شدت فشار و سختي به ستوه آمدند.

اگر چه طرز رفتار مهدي با پدرش منصور از جهات مختلف تفاوت داشت، ولي آنان در اين امر مشترك بودند كه نسبت به بني هاشم از هيچ گونه سخت گيري فروگذار نمي كردند و فرزندان علي عليه السلام را براي حكومت خود خطرناك مي دانستند و از اينرو همواره درصدد كوبيدن هر جنبشي بودند كه از طرف آنان رهبري مي شد.

مهدي عباسي در آغاز خلافت معترض امام نمي شد ولي فعاليت هاي ايشان را كنترل مي كرد؛ اما هر قدر بر محبوبيت اما افزوده و عظمت او در جامعه آشكارتر مي شد، بر وحشت و اضطرابش افزوده مي گشت و هنگامي كه براي حكومتش احساس خطر كرد، دستور بازداشت امام را صادر نمود و به فرماندار مدينه نوشت كه ايشان را به بغداد روانه كنند. امام با اين ترتيب مدينه را به سوي بغداد ترك گفت.

آن حضرت مدت كوتاهي در زندان بغداد بود ولي طولي نكشيد كه مهدي به جهت بعضي از ملاحظات سياسي يا طبق اظهارنظر خود به واسطه ي خوابي كه ديده بود، امام را آزاد ساخت و با مراجعت ايشان به مدينه موافقت كرد.