بازگشت

دعاي آن حضرت در سجده ي شكر


محمد بن سليمان از پدرش نقل مي كند كه گفت: همراه امام كاظم -كه بر او درود باد- به يكي از باغات ايشان سر زدم؛ براي نماز ظهر آماده شد؛ بعد از نماز سجده نمود؛ شنيدم كه با صداي محزون و چشمي اشك آلود مي خواند:

پروردگارا! با زبانم نافرماني تو را نمودم! و سوگند به عزتت! اگر مي خواستي، مرا لال مي گرداندي؛ با چشمم نافرماني ات كردم و سوگند به عزتت! اگر مي خواستي، مرا كور مي گرداندي؛ با گوشم نافرماني ات كردم و سوگند به عزتت! اگر مي خواستي، مرا كر مي نمودي؛ با دستم نافرماني ات نمودم و سوگند به عزتت! اگر مي خواستي، مرا شل مي نمودي؛ با پايم نافرماني ات كردم و سوگند به عزتت اگر مي خواستي، مرا بدون پا مي گرداندي؛ با آلت تناسلي ام نافرماني ات كردم و سوگند به عزتت! اگر مي خواستي، مرا عقيم مي نمودي؛ با تمام اندام هايم كه به من عطا كردي تو را نافرماني كردم و اين پاداش تو از طرف من نبود.

گويد: شمردم هزار بار مي فرمود: خدا طالب عفوت هستم، طالب عفوت هستم.

آنگاه گونه ي راستش را بر زمين نهاد و شنيدم كه با صداي محزوني سه مرتبه گفت:

نزد تو به گناهم اعتراف مي كنم؛ گناه كردن و به خود ستم نمودم پس مرا بيامرز؛ اي مولايم! كسي جز تو گناهانم را نمي بخشايد.

آنگاه گونه ي چپش را بر زمين نهاد و شنيدم كه سه مرتبه گفت:

به كسي كه گناه كرد و خطا نموده و زاري كرده و اعتراف مي نمايد، رحم نما.