بازگشت

عملكرد امام در دوران حكومت خلفاء


بررسي آن چه ذكر كرديم نشان مي دهد انجام هرگونه اقدام تند و برنامه اي كه حكومت خلفا از آغاز روي آن حساسيت داشته باشند، صلاح نمي باشد؛ از اين رو آن حضرت دنباله ي برنامه ي پدر را گرفت و از حوزه اي كه پدر ايجاد نموده بود پاسداري كرد و به تربيت شاگرداني بزرگ پرداخت.

سيد بن طاووس قدس سره مي فرمايد: «گروه زيادي از ياران و شيعيان خاص امام كاظم عليه السلام و رجال خاندان هاشمي در محضر آن حضرت گرد مي آمدند و سخنان و پاسخ هاي آن حضرت به پرسش هاي حاضران را يادداشت مي نمودند و هر حكمي را كه در مورد هر رويدادي صادر مي نمود، ضبط مي كردند». [1] .

سيد اميرعلي مي نويسد: «در سال 148 امام جعفرصادق عليه السلام در شهر مدينه درگذشت، ولي خوشبختانه مكتب علمي او تعطيل نشد بلكه به رهبري جانشين و فرزندش موسي كاظم شكوفايي خود را حفظ كرد». [2] .

خلفاي عباسي دو گونه با اين جريان فكري مقابله مي كردند؛ از يك طرف شاگردان اما را زيرفشار قرار مي دادند به طوري كه راويان و محدثان هنگام نقل حديث يا گزارش و تبليغ، مطلب را به طور صريح به امام هفتم نسبت نمي دادند؛ بلكه به نام ابوابراهيم، ابوالحسن، يا با القابي مانند عبد صالح، عالم، صابر، امين، كاظم، و... اسم مي بردند و گاهي فقط با كنايه و اشاره از حضرت ياد مي كردند.

و از طرف ديگر در برابر آن حضرت، فقهاي دست نشانده را علم مي كردند؛ چنان كه هارون به فرماندار مدينه نوشت كه هيچ كاري را بدون مشاوره با مالك بن انس انجام ندهد؛ هارون هر وقت با مالك ملاقات مي كرد، در برابرش زانو زده با كمال ادب مي نشست و به سخنانش گوش فرامي داد. [3] .

هارون پا را از اين فراتر نهاده روزي با مالك مشورت كرد كه كتاب او «موطأ»را از كعبه آويزان نموده و مردم را وادار به عمل به محتواي آن سازد ولي مالك نپذيرفت. [4] .

او همچنين قاضي ابويوسف را كه شاگرد و مروج مذهب ابوحنيفه بود، فوق العاده مورد تجليل و احترام قرار مي داد؛ به طوري كه او را قاضي القضات كشور پهناور اسلامي نمود.

ولي با اين همه مشكلات، امام از كوشش و مجاهدت بازنايستاد و با تمام نيرو نهضت علمي پدر را ادامه داد و در تكامل جنبش علمي و نهضت فرهنگي اسلامي گام هاي بزرگي را برداشت و صدها محدث و دانشمند و مفسر تربيت نمود كه عده اي از آنان تأليفات بسيار گرانبهايي از خود به يادگار گذاردند.

ترفند ديگر هارون براي كسب محبوبيت، وادار كردن شعرا و خطبا و نويسندگان به تجليل از او بود و در اين راه اموال فراواني را به آنان مي بخشيد تا بتواند از اين رهگذر چهره ي مقبولي در افكار عمومي پيدا كند؛ تا آن جا كه مي نويسند: در دربار هيچ يك از خلفا به اندازه ي دربار هارون، شاعر جمع نشده بود.


پاورقي

[1] انوار البهية: 91.

[2] مختصر تاريخ العرب:209.

[3] حياة الامام موسي بن جعفر عليهماالسلام 1: 91.

[4] فجر الاسلام احمد امين: 222.