بازگشت

روحي كه در وجود پيامبر است


مرحوم كليني رحمة الله به اسناد خود از اميرالمؤمنين عليه السلام روايت كرده كه:

إن الله نهرا دون عرشه و دون النهر الذي دون عرشه نور نوره و إن في حافتي النهر



[ صفحه 29]



روحين مخلوقين روح القدس و روح من امره و إن لله عشر طينات خمسة من الجنة و خمسة من الأرض ففسر الجنان و فسر الأرض ثم قال ما من نبي و لا ملك من بعده جبله إلا نفخ فيه من احدي الروحين و جعل النبي من احدي الطينتين.

«خدا را نهريست زير عرشش و زير آن نهر نوريست كه خدا روشن كرده، و در دو لبه نهر دو روح آفريده، روح القدس، و روحي از فرمان خود، و براي خدا ده سرشت است: 5 از بهشت و 5 از زمين، و آنها را شرح كرد و فرمود: و هيچ پيغمبري نيست و نه فرشته اي [1] كه پس از او آفريده جز اينكه از يكي از آن دو روح در او دميده، و پيغمبر را از يكي از دو سرشت ساخته».

علي بن رئاب گويد: بأبي الحسن اول (امام كاظم عليه السلام) گفتم: جبله (سرشتن) چيست؟

فرمود:

الخلق غيرنا اهل البيت فإن الله عز و جل خلقنا من العشر طينات و نفخ فينا من الروحين جميعا فأطيب بها طيبا.



[ صفحه 30]



«مردمي جز ما خانواده كه خدامان از همه ده سرشت آفريده و در ما هر دو روح را دميده، و چه اندازه پاكيزه است». [2] .

از أبي الصامت نيز روايت كرده كه:

طين الجنان جنة عدن و جنة المأوي و النعيم و الفردوس و الخلد و طين الأرض مكة و المدينة و الكوفة و بيت المقدس و الحير.

«سرشت بهشت: بهشت عدن، بهشت مأوي، بهشت نعيم، فردوس، خلد، و سرشت زمين: مكه، مدينه، كوفه، بيت المقدس، و حائر مي باشد».

علامه ي مجلسي رحمه الله در بيان اين روايت گويد: در كتاب بصائر الدرجات (حسن صفار قمي رحمه الله) بجاي «نور نوره» «نور من نوره» است و روشنتر است يعني از انواري كه خدا سبحانه آفريده، و اينكه فرموده هر دو آفريده اند، ابطال قول نصاري است كه گويند عيسي روح الله است پس آفريده نيست «روح از فرمانش» يعني روحي كه خدا درباره اش فرمود «بگو روح از فرمان من است»، و در ظاهر مقصود از آن يا روح آدمي است و يا روحي كه كمك امامانست.

«فسر الجنان» اين تفسير همانست كه در روايت أبي صامت كه دنبال خبر آورده بيان شده «هيچ پيغمبري نيست و نه



[ صفحه 31]



فرشته اي پس از او» اشاره دارد كه پيغمبر برتر است از فرشته و رتبه اش پس از او است «غيرنا أهل البيت» شيخ بهائي قدس سره گفته يعني ماده تن ما را جبله ننامند بلكه طينت گويند چون از ده سرشت آفريده است - پايان -، جبله به تفسير فيروز آبادي خلقت و طبيعت است...

حير: حائر حسين عليه السلام است.

يكي گفته: گويا دانش انبياء را به نهر آب تشبيه كرده چون يكي مايه زندگي روح است و يكي مايه ي زندگي تن و تعبير از آن به نور براي تاباني است و علم دانشمندان ديگر را نور نور خوانده چون پرتو علم انبياء است و چنانچه دو لبه نهر آب را نگهدارند تا در قرارگاه خود روان باشد همچنين دو روح دانش را نگهدارند تا آن را به دل پيغمبر يا وصي او رسانند، سرشتهاي بهشتي ملكوت را مانند و سرشتهاي زميني ملك را كه از آميزش هر دو تن پيغمبر ما و اوصياء أهل بيت آفريده شده به خلاف پيغمبران ديگر و فرشته ها كه يكي از دو سرشتند و يكي از دو روح را دارند.


پاورقي

[1] در نسخه اي از كافي به جاي فرشته، «امام» مي باشد.

[2] ر.ك: بصائر الدرجات: 39؛ الكافي 1: 389 ح 3؛ شرح اصول كافي 6: 397؛ بحار 25: 49 ح 9 و 58: 46 ح 23؛ شرح الزيارة الجامعة: 120.