بازگشت

نشانه هاي شناخت امام


احمد بن مهران از ابي بصير روايت كند كه گويد: به حضرت موسي بن جعفر عليه السلام عرض كردم: قربانت گردم، به چه چيز امام شناخته مي شود؟

فرمود:

بخصال أما أولهن فإنه بشي ء قد تقدم فيه من أبيه و إشارته إليه ليكون حجة و يسأل فيجيب و إذا سكت عنه ابتدأ و يخبر بما في غد و يكلم الناس بكل لسان ثم قال يا أبامحمد أعطيك علامة قبل أن تقوم.

«به چند چيز كه اولي آن ها اينست كه از پدرش سخني و اشاره اي درباره ي امامت او گذشته باشد تا همان حجت و دليلي باشد، و به اينكه از او پرسش شود و او پاسخ



[ صفحه 67]



گويد، و اگر پرسشي نشد او خود آغاز سخن كند، و به اينكه از فردا خبر دهد و با مردم به هر زباني (كه دارند) با آن زبان گفتگو كند، سپس فرمود: اي ابامحمد تا برنخاسته اي يك نشانه آن را به تو نشان خواهم داد».

ابوبصير گويد: طولي نكشيد مردي از اهل خراسان وارد شد و به زبان عربي با آن جناب سخن گفت، موسي بن جعفر عليه السلام به فارسي پاسخش گفت، مرد خراساني عرض كرد:

به خدا اينكه من با شما به زبان فارسي گفتگو نكردم براي اين بود كه گمان كردم شما فارسي را نيكو نمي داني!؟

حضرت فرمود:

سبحان الله إذا كنت لا أحسن أجيبك فما فضلي عليك فيما يستحق به الإمامة ثم قال يا أبامحمد إن الإمام لا يخفي عليه كلام أحد من الناس و لا منطق الطير و لا كلام شي ء فيه روح.

«سبحان الله اگر من به خوبي نتوانم پاسخ تو را بدهم پس برتري من بر تو در شايستگي منصب امامت چيست؟ سپس فرمود: اي ابامحمد! همانا امام (كسي است كه) زبان هر يك از مردم (زمين) و هم



[ صفحه 68]



چنين زبان پرنده و هر جانداري را به خوبي بداند». [1] .


پاورقي

[1] ر. ك: قرب الاسناد: 339 ح 1244؛ الكافي1: 285 ح 7؛ دلائل الامامه ي طبري شيعي: 337 ح 294؛ الارشاد 2: 225؛ عيون المعجزات: 89؛ المناقب 3: 417.