معني نزديك شدن پيامبر به خداوند متعال
از يعقوب بن جعفر نقل شده است كه: مردي به نام عبدالغفار سلمي از وجود مبارك حضرت كاظم عليه السلام درباره ي اين
[ صفحه 20]
آيات پرسيد: «ثم دنا فتدلي فكان قاب قوسين أو أدني؛ سپس نزديك شد و نزديكتر شد. تا به اندازه ي دو كمان يا نزديكتر - نجم: 8 و 9» كه آيا در آنجا كه پيامبر اقامت نمود حضرت حق از حجاب و پرده ها بيرون آمده و حضرت محمد صلي الله عليه و آله او را به چشم ديد يا آنكه به قلب مشاهده نموده و نسبت رؤيت به بصر داد، اين چگونه است؟
حضرت فرمود:
دنا فتدلي فإنه لم يزل عن موضع و لم يتدل ببدن.
«نزديك شد و نزديكتر شد، زيرا او از هيچ موضع و مقام زايل نيست ليكن متدلي (نزديك شدن) به به بدن با ذات روح نگردند».
او گفت: من همچو نفس آيه او را وصف نمودم «دنا فتدلي» بنابراين از جاي خود تدلي نكرد جز آنكه از آن زايل شد، و إلا اين گونه وصف نمي فرمود.
حضرت فرمود:
إن هذه لغة في قريش إذا أراد رجل منهم أن يقول قد سمعت يقول قد تدليت و إنما التدلي الفهم.
استعمال اين لغت در قريش اين گونه است كه هر وقت كسي بخواهد بگويد:
[ صفحه 21]
شنيدم مي گويد: «تدليت»، و معني «تدلي» همان فهم است [1] .
پاورقي
[1] ر.ك: معني فهم براي تدلي مجازي است، زيرا هر كه قصد فهم چيزي را داشته باشد به گوينده آن تدلي مي كند (نزديك مي شود) تا كلامش را بفهمد و بشنود. و براي اين آيه تفاسير متفاوتي آمده، و در مرجع ضمير اختلاف است و شرح آن در ج 3 بحار ص 313 و 314 آمده است.».