بازگشت

الله الصمد (خداوند متعالي و محيط مطلق است)


عن الربيع بن مسلم قال: سمعت أباالحسن عليه السلام، و سئل عن الصمد؟ فقال: الصمد الذي لا جوف له.

التوحيد باب 4 ح 7

ترجمه: ربيع بن مسلم گفت: شنيدم از امام هفتم عليه السلام كه از آن حضرت سؤال شد از معناي كلمه الصمد؟

امام فرمود: صمد چيزي را گويند جوف آن خالي نباشد، يعني جوف نداشته باشد.

توضيح:

مناسب است چند حديث ديگر كه در تفسير كلمه الصمد، از حضرات أئمه عليهم السلام در همين باب رسيده است، نقل شود:

ح 10 - قلت لأبي جعفر عليه السلام، جعلت فداك ما الصمد؟ قال: السيد



[ صفحه 74]



المصمود اليه في القليل و الكثير. [1] .

ح 8 - فقلت لأبي عبدالله عليه السلام، ما الصمد؟ فقال: الذي ليس بمجوف. [2] .

ح 6 - ثم قال أبوجعفر الباقر عليه السلام: لو وجدت لعلمي الذي أتاني الله عزوجل حملة لنشرت التوحيد و الاسلام و الايمان و الدين و الشرايع من الصمد، و كيف لي بذلك و لم يجد جدي أميرالمؤمنين حملة لعلمه. [3] .

و در اين مورد مطالبي را متذكر مي شويم:

1- الصمد: در كتاب التحقيق گفته شده است كه: آن عبارت است از مقام عالي رفيع صلب متفوق بر جميع أطراف، به طوري كه علو داشته و كسي بر او علو پيدا نكند.

و اين معني در خصوص پروردگار متعال: عبارت مي شود از مقام بلند و بالاي مطلق او كه بر همه موجودات اعتلاء پيدا كرده، و همه در مقابل عظمت او خاضع گشته، و براي رفع حوائج و فقر خود به او توجه نموده، و از او درخواست مطلوب كنند.

2- الذي لا جوف له: منظور اين است كه در داخل وجود او هيچ گونه سستي و خلل و ضعف و احتياج نداشته، و وجود او يك واحد محكم و يكنواخت و بي نياز و واجب و ثابت و غيرمحدود به حدود و قيود باشد، زيرا چيزي كه داخل آن خالي و جوف دار



[ صفحه 75]



(مجوف) است: ذاتا متزلزل و مضطرب و ثبوت ذاتي نداشته، و مورد توجه و اعتماد نخواهد بود.

و از لوازم و آثار وجود محكم و ثابت اين است كه: به سوي او ديگران كه حاجتمند و فقير و ضعيف بوده، و استغناي ذاتي ندارند: رو آورده، و پيشگاه او را مقصد خود قرار مي دهند.

3- لنشرت التوحيد والاسلام: چون ما معتقد شديم كه خداوند متعال ثبوت و وجوب ذاتي داشته، و هيچ گونه فقر و ضعف و خللي در داخل وجود او نيست: قهرا أزلي و أبدي و نامحدود و نامتناهي مطلق بذاته خواهد بود، و اين معني ملازم است كه صفات او همه ذاتي و نامحدود و نامتناهي باشد، و اگر صفات او عين ذات او نباشد و بلكه زائد و غيرذات باشد: قهرا محتاج و ضعيف و مجوف خواهد بود.

و در اين صورت لازم مي شود كه: همه موجودات در مقابل عظمت او خضوع و خشوع پيدا كرده، و به او متوجه باشند.

و البته خصوصيات خضوع و اطاعت را كه مناسب مقام رفيع و بالاي او باشد: بايد خداوند متعال معين فرمايد.

و اين معاني حقايق و معارف الهي و مراتب تهذيب و تزكيه و مقامات اطاعت و عبوديت را به اثبات خواهد رسانيد.

و چون طاعات و عبادات به اختلاف حالات و مقامات و موارد فرق مي كند: امام كه جانشين پيغمبر خدا و مربوط به مركز وحي و علم است، مي تواند به همه اين موارد و أحكام محيط و آگاه باشد.



[ صفحه 76]




پاورقي

[1] عرض كردم به امام پنجم: فدايت شوم معناي صمد چيست؟ فرمود: آقايي كه در كم و زياد از حوائج به سوي او توجه شود.

[2] به حضرت امام ششم عرض كردم كه: معناي صمد چيست؟ فرمود: چيزي است كه تو خالي نباشد.

[3] سپس حضرت امام پنجم فرمود: هرگاه تحويل گيرنده اي براي علمي كه خداوند مرا عطاء فرموده است، باشد: هر آينه نشر مي دهم توحيد و اسلام و ايمان و دين و أحكام الهي را از كلمه صمد، و چگونه مرا چنين چيزي پيش آيد، و جدم اميرالمؤمنين حمله اي پيدا نكرد.