بازگشت

در معني كلمه ألله


عن الحسن بن راشد، عن أبي الحسن موسي بن جعفر (عليه السلام) قال، سألته عن معني ألله؟ قال: استولي علي ما دق و جل.

التوحيد باب 31 ح 4

ترجمه: حسن بن راشد گويد: از امام هفتم عليه السلام از معني كلمه ألله پرسيدم؟

فرمود: استيلاء و تولي دارد بر هر چه هست از كوچك و بزرگ.

توضيح:

مناسب است حديث ديگري از حضرت أميرالمؤمنين (ع) در اينجا نقل بشود: ان رجلا قام اليه فقال، يا أميرالمؤمنين أخبرني عن بسم الله الرحمن الرحيم ما معناه؟

فقال: ان قولك: ألله، أعظم اسم من أسماء الله عزوجل، و هو الاسم الذي لا ينبغي أن يسمي به غير الله، و لم يتسم به مخلوق. فقال الرجل: فما تفسير قوله - ألله؟ قال: هو الذي يتأله اليه عند الحوائج و الشدائد كل مخلوق، عند انقطاع



[ صفحه 77]



الرجاء من جيمع من هو دونه، و تقطع الأسباب من كل سواه.

التوحيد باب 31 ح 5

ترجمه:

مردي در پيشگاه اميرالمؤمنين (ع) به پا خاسته و عرض كرد: مرا خبر بده از معني - بسم الله الرحمن الرحيم؟

فرمود: كلمه - ألله، بزرگترين اسمي است از أسماء الهي، و سزاوار نيست كه ديگري با آن اسم شريف ناميده شود، و كسي هم تا به حال با اين اسم ناميده نشده است.

آن مرد عرض كرد كه: پس تفسير و معني اين كلمه را بيان فرماييد؟

فرمود: ألله كسي است كه هر موجودي نزد شدائد و موقع درخواست حوائج به سوي او توجه و خضوع مي كند، هنگامي كه اميد ياري از ديگران قطع شده، و أسباب و وسائل از همه أفرادي كه غير پروردگار متعال باشد منقطع گردد.

و در اين مورد مطالبي را توضيح مي دهيم:

1- ألله: نام شخصي است براي پروردگار متعال، و اين اسم بودن در لغات عبري و سرياني سابقه داشته است.

و اين كلمه در همان لغات، از ماده أله كه به معني عبوديت و تحير است أخذ شده است.

پس در كلمه ألله: چندين جهت منظور است:

أول - نام بردن آن به پروردگاري كه واجب مطلق في ذاته و أزلي و أبدي و



[ صفحه 78]



نامحدود و نامتناهي است.

دوم - دلالت آن به موجب ماده اش بر معني عبوديت و مفهوم معبود مطلق بودن.

سوم - توجه و خضوع و ذلت در مقابل اين نور مطلق كه نتيجه دو مفهوم گذشته است.

2- استيلاء: خواستن ولايت و متولي شدن است، و ولايت به معني در جانب و جهت شي ء واقع شدن باشد به مقصد توجه و تدبير و رسيدگي به امور و جريان آن، و از همين معني است: مفاهيم ولايت و توليت و متولي و والي شدن.

و اين معني نتيجه و حاصل تحقق عبوديت و خضوع تام در عبد باشد: زيرا برگشت عبوديت به حصول حالت ذلت و فناء كامل است، و چون حقيقت فناء تكوينا يا به اختيار محقق گردد: قهرا خداوند متعال متولي امور او شده، و جريان زندگي او را اداره خواهد كرد.

و مضافا بر اين: بندگي و عبوديت و اطاعت پس از مشاهده توليت و تدبير امور و قضاء حوائج باشد در مرحله تكوين، تا باعث بر توجه و خضوع و اطاعت و اظهار بندگي گردد.

توضيح آنكه: استيلاء بر دو قسم باشد:

أول - استيلاء تكويني كه: توليت و تدبير امور موجودات و همه عوالم است در مقام ادامه وجود و ابقاء آنها، پس از ايجاد كردن.

دوم - استيلاء در مقام تشريع و جعل مقررات و ضوابط و أحكام، در مراحل اختيار، و سپس در مقامات اجراء و عمل به آنها و در تسليم و تفويض و عبوديت و فناء بندگان، يا عصيان و مخالفت آنان.



[ صفحه 79]



پس در تمام اين مراحل: استيلاء و متولي بودن خداوند متعال به همه عوالم و موجودات تكوينا و تشريعا ثابت است.

و اين معني ريشه و حقيقت الوهيت و معبود بودن و محيط و قيوم و خالق و مدبر بودن پروردگار متعال مي باشد.

3- ألذي يتأله اليه كل مخلوق: تأله بصيغه تفعل از الاه و به معني تعبد و عبوديت و خضوع باشد. و صيغه تفعل دلالت بر أخذ و اختيار مي كند.

و به طوري كه گفتيم: هر مخلوقي با توجه به ايجاد و تكوين و ابقاء و ادامه حيات خود، فقر و ضعف و احتياج صد درصد خود را به خداوند خالق متعال تشخيص داده، و پيوسته در مقابل عظمت او اظهار ذلت و خضوع و بندگي مي كند.

پس تفسير و معني كردن كلمه ألله: با استيلاء بر همه موجودات، يا با اظهار خضوع و توجه بر او در حوائج، هر دو صحيح و مطابق اقتضاي حقيقت الوهيت است، البته تفسير أول از جانب پروردگار متعال نسبت به مخلوقات خود. و تفسير دوم از جانب بندگان در مقابل عظمت و تكوين و تشريع و ايجاد و ابقاء خداوندي كه مالك جهان و جهانيان است.



[ صفحه 80]