بازگشت

ملائكه و منازل أئمه


عن المفضل بن عمر قال: دخلت علي أبي عبدالله عليه السلام، فبينا أنا جالس عنده، اذ أقبل موسي ابنه و في رقبته قلادة فيها ريش غلاظ، فدعوت به فقبلته و ضممته الي، ثم قلت لأبي عبدالله: جعلت فداك، أي شي ء هذا الذي في رقبة موسي؟ فقال: هذا من أجنحة الملائكة. قال، فقلت: و انها لتأتينكم؟ قال: نعم، انها لتأتينا و تتعفر في فرشنا، و ان هذا الذي في رقبة موسي من أجنحتها.

بصائر ج 2 باب 17

ترجمه:

مفضل بن عمر گويد: وارد شدم به محضر امام ششم حضرت صادق عليه السلام، و در آن حالي كه در خدمت آن حضرت نشسته بودم: فرزندش موسي آمد، و در گردن او گردن بندي بود كه در آن پر غليظي زده شده بود، پس من او را به طرف خود خوانده، و او را بوسيده و در بغل گرفتم.

سپس عرض كردم به امام ششم: فدايت گردم، چيست اين كه در گردن موسي است؟ فرمود: اين از پرهاي ملائكه باشد. عرض كردم: آيا ملائكه به منازل شما وارد مي شوند؟ فرمود: آري آنها مي آيند، و به رختخوابهاي ما خودشان را مي مالند، و اين



[ صفحه 142]



كه در گردن فرزندم مي بيني از پرهاي آنها باشد.

توضيح:

درباره اين حديث شريف توضيحاتي داده مي شود:

1- ملائكه از عالم ماوراي ماده، و از أجسام لطيفه محسوب مي شوند. و در عالم ماوراي ماده دو مرتبه در عالم أجسام وجود دارد كه: اجسام لطيفه عاليه، و أجسام لطيفه دانيه.

در مرتبه عاليه: ملائكه هستند كه به درجات مختلف و روي برنامه ها و وظائف گوناگون مشغول طاعت هستند.

و در مرتبه دانيه: انواع جن وجود دارند كه به لحاظ آلودگي در ذات آنها از جهت نورانيت و ظلمت و ايمان به حق و كفر و قرب به خداوند سبحان و بعد از او مراتبي پيدا مي كنند، چنانكه مي فرمايد: و أنا منا المسلمون و منا القاسطون فمن أسلم فأولئك تحروا رشدا و أما القاسطون فكانوا لجهنم حطبا 72 / 15. [1] .

2- ملائكه از لحاظ خلوص ذات و طهارت و صفاء و نزاهت از آلودگي، يكنواخت آفريده شده، و نقطه ظلمت و جهت منفي در وجود آنها نبوده، و ذات پاك و نوراني آنها به جز خوبي و خير و اطاعت و عبوديت و صلاح و توجه به روحانيت و انجام وظائف الهي، چيز ديگري را اقتضاء نمي كند.

آري ملائكه چون زجاجه در مقابل نور و حقيقت، فاني بوده، و هيچ گونه



[ صفحه 143]



خودنمايي و خودخواهي و عصيان و تخلفي ندارند، اين است كه خداوند متعال از جريان حالات آنها نقل مي فرمايد: و اذ قال ربك للملائكة اني جاعل في الأرض خليفة قالوا أتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء و نحن نسبح بحمدك و نقدس لك - 20 / 30.

در پاسخ كلام خداوند كه فرمود: مي خواهم در زمين خليفه اي از طرف خود خلق كنم، گفتند: آيا مي خواهي در محيط تيره و از خاك شخصي را كه آلوده به خاك مادي تيره است قرار بدهي، و به اقتضاي ماديت افساد در زمين و بلكه خونهاي همديگر را بريزند؟ در صورتي كه ما پيوسته مشغول تسبيح و تقديس تو را كرده و ستايشگر هستيم.

3- تفاهم در عالم ملائكه با القاء مراد و تلقين در روح طرف است، و گفتن و شنيدن با زبان و گوش فقط در عالم ماده و حيوان و انسان صورت مي گيرد.

و چون بخواهند با انسان مادي تفيهم داشته باشند: لازم است با قذف در قلوب و نكت در أسماع يا ايجاد صوت خارجي صورت بگيرد، و در باب 19 ذكر شد.

4- در صورتي كه ملائكه بخواهند با انسان مأنوس و ملاقات و مصاحبت نمايند: لازم مي شود كه ايجاد صورت و شكل كرده و متشكل به صورت خارجي شوند، البته به صورت حيوان پاك يا انسان باصفاء.

توضيح اينكه: همين طوري كه ملائكه با القاء و ايجاد صوت و قذف در قلوب و نكت در أسماع تفهيم و تفاهم مي نمايند: در صورت احتياج و مأموريت به ملاقات و مصاحبت خارجي با أفراد انسان و أولياء پروردگار متعال، به وسيله تشكل به يكي از صوري كه مورد نظر و متناسب مقام باشد: متشكل مي گردند.



[ صفحه 144]



و متشكل شدن براي آنها كه جسم لطيف و پاك و نوراني و هيچ گونه كدورتي ندارند: به مجرد اراده صورت مي گيرد.

چنانكه ما در عالم خواب يا مكاشفه (فيمابين نوم و يقظه) يا در حال انقطاع از بدن و انعزال از ماده، اين مطالب را درك مي كنيم، و اين معاني بسيار مبرهن و روشن است.

و يكي از مصاديق روايت شريف - عبدي أطعني حتي أجعلك مثلي تقول لشي ء كن فيكون (كه به عبارت مختلف نقل شده است): اين مورد و اين معاني است.

و اگر كسي حقيقتا قلب خود را تهذيب و تزكيه كرده، و چون ملائكه روح خود را از أرجاس أخلاقي تطهير نموده، و ظلمات و حجب باطني را برطرف كرد: أمثال اين مطالب و حقايق را با چشم ايمان مشاهده خواهد كرد.

ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكة ألا تخافوا و لا تحزنوا - 41 / 30. [2] .

4- در ارتباط به اين مطالب آياتي در موضوع نزول ملائكه به أنبياء در موارد مخصوص وارد شده است. و همچنين در مجلد سابع بحارالأنوار ط قديم باب أن الملائكة تأتيهم: روايات مختلفي راجع به اين موضوعات نقل شده است.

از حضرت صادق سلام الله عليه است كه فرمود: ملائكه نازل مي شوند بر ما روي اثاث خانه و بر فراشها و حاضر مي شوند بر مائده ها و براي ما از سبزيهاي لطيف مي آورند، و پرهاي خود را بر بچه هاي ما مي مالند، و مانع مي شوند از رسيدن



[ صفحه 145]



حشرات و حيوانات موذي بر ما، و أوقات نماز حاضر شده و با ما نماز مي خوانند، و هر روز از أخبار جديد ما را مطلع مي سازند.

أبوحمزه ثمالي مي گويد، وارد شدم به خانه امام چهارم حضرت سجاد عليه السلام، و آن حضرت چيزهايي را جمع كرده و به كسي كه در پشت پرده بود مي داد. عرض كردم: فدايت شوم، چيست كه آنها را جمع مي كني؟ فرمود: اضافاتي است از پرهاي كوچك ملائكه و آنها را پس از رفتن آنان جمع كرده، و به گردن بند فرزندهاي ما مي بنديم. عرض كردم: آيا ملائكه اينجاها مي آيند؟ فرمود: آري مي آيند و به اين پشتي ها تكيه مي كنند.



[ صفحه 146]




پاورقي

[1] و از ما جمعي تسليم هستند، و گروهي برنامه به خود رسيدگي و تقسيط منافع دارند، پس آنانكه در تسليم هستند: طلب رشد مي كنند. و اما قاسطون: در جهنم خواهند سوخت.

[2] آنان كه گفتند پروردگار ما خدا است، و سپس در اين برنامه استقامت كامل داشتند: ملائكه بر آنان نازل شده و بشارت مي دهند كه مي ترسيد و محزون نگرديد.