بازگشت

تمام العقل (كمال خرد)


يا هشام! كان أميرالمؤمنين (عليه السلام) يقول: ما من شي ء عبدالله به أفضل من العقل. و ما تم عقل امري ء حتي يكون فيه خصال شتي، الكفر و الشر منه مأمونان، و الرشد و الخير منه مأمولان. و فضل ماله مبذول. و فضل قوله مكفوف. نصيبه من الدنيا القوت، و لا يشبع من العلم دهره. الذل أحب اليه مع الله من العز مع غيره. والتواضع أحب اليه من الشرف. يستكثر قليل المعروف من غيره و يستقل كثير المعروف من نفسه و يري الناس كلهم خيرا منه و أنه شرهم في نفسه و هو تمام الأمر.

اي هشام! اميرمؤمنان - درود بر او باد - مي فرمود: هيچ كس خداوند را با چيزي كه برتر و بهتر از خرد باشد نپرستيده است. [خداوند با چيزي برتر از خرد پرستيده نشده است] خرد هيچ آدمي بار نگيرد و كمال نپذيرد، جز آن كه اين چند صفت و ويژگي در او باشد: كفر نورزد و به هيچ كس شر نرساند، از او بالندگي و نيكويي برآيد، زياده ي دارايي خويش را ببخشد، سخنان بيهوده را بس كند، بهره ي او از جهان [تنها] كفاف زندگي باشد، در همه ي عمر از دانش سير و آكنده نگردد، خواري با خدا را از بزرگواري بي خدا دوست تر بدارد، نيكويي اندك ديگران را فراوان شمارد، و نيكويي بسيار خويش را اندك پندارد، همه ي مردمان را نيكوتر و بهتر از خود بداند و خويشتن را - پيش خود - بدترين آنان بينگارد. و اين همه ي سخن در كمال خرد است.