بازگشت

صفات العاقل (اوصاف خردمندان)


يا هشام! ان العاقل لا يحدث من يخاف تكذيبه. و لا يسأل من يخاف منعه. و لا يعد مالا يقدر عليه. و لا يرجو ما يعنف برجائه. و لا يتقدم علي ما يخاف العجز عنه. و كان أميرالمؤمنين عليه السلام يوصي أصحابه يقول: «أوصيكم بالخشية من الله في السر و العلانية، و العدل في الرضا و الغضب. والاكتساب في الفقر و الغني. و أن تصلوا من قطعكم. و تعفوا عمن ظلمكم. و تعطفوا علي من حرمكم. وليكن نظركم عبرا. و صمتكم فكرا. و قولكم ذكرا و طبيعتكم السخاء، فانه لا يدخل الجنة بخيل و لا يدخل النار سخي».

اي هشام! خردمند با كسي كه سخن او را دروغ خواهد پنداشت سخن نمي گويد و از آن كس كه بيمناك بخل و دريغ اوست چيزي نمي طلبد و آنچه را در توان او نيست وعده نمي دهد و اميد به آنچه مايه ي خواري اوست نمي بندد و راهي را كه در آن فرومي ماند آغاز نمي كند. اميرمؤمنان - درود بر او باد - ياران و هواخواهان خويش را اندرز مي داد و مي فرمود: شما را به خشيت از خداوند، در پنهان و آشكار، اندرز مي دهم و سفارش مي كنم. و [نيز] به عدالت در هنگام خرسندي و خشم، و تلاش و كوشش در هنگام فقر و غنا، و اين كه به آن كس كه از شما [دل] بريده است بپيونديد، و از آن كه به شما ستم روا داشته درگذريد، و به كسي كه از شما دريغ داشته مهرباني كنيد. نگاهتان عبرت اندوز باشد، سكوت و خاموشي تان انديشه، سخنتان ذكر و ياد [خداوند]، و سرشتتان بخشش و سخاوت؛ چرا كه بخيل و تنگ چشم به بهشت درنمي آيد و گشاده دست و سخاوتمند به دوزخ نمي افتد.