بازگشت

اختلاس العقل (دزد خرد)


يا هشام! اياك و الطمع. و عليك باليأس مما في أيدي الناس. و أمت الطمع من المخلوقين، فان الطمع مفتاح للذل، و اختلاس العقل، و اختلاق المروات، و تدنيس العرض، و الذهاب بالعلم؛ و عليك بالاعتصام بربك والتوكل عليه. و جاهد نفسك لتردها عن هواها، فانه واجب عليك كجهاد عدوك.

قال هشام: فقلت له فأي الأعداء أوجبهم مجاهدة؟ قال عليه السلام: أقربهم اليك و أعداهم لك وأضرهم بك وأعظمهم لك عداوة و أخفاهم لك شخصا مع دنوه منك، و من يحرض أعداءك عليك و هو ابليس الموكل بوسواس [من] القلوب فله فلتشتد عداوتك. و لا يكونن أصبر علي مجاهدته لهلكتك منك علي صبرك لمجاهدته، فانه أضعف منك ركنا في قوته و أقل منك ضررا في كثرة شره. اذا أنت اعتصمت بالله فقد هديت الي صراط مستقيم.

اي هشام! از طمع بپرهيز! و از آنچه مردمان دارند نااميد باش. و طمع از مخلوق را در دل بميران، كه طمع سرآغاز خواريهاست و رباينده ي خرد و فرساينده ي جوانمردي و تباه كننده ي جان و از ميان برنده ي دانش. به پروردگار خويش بياويز و بر او توكل كن. با نفست بستيز و آن را از هوس بازدار، كه مجاهدت و ستيز با نفس، چون مجاهدت با دشمنان، واجب و ضرورت است. هشام مي گويد: گفتم: ستيز با كدام دشمنان ضروري تر است؟ فرمود: آن كه به تو نزديكتر و با تو دشمنتر است، بيشتر به تو زيان مي رساند و بيشتر با تو دشمني مي كند، و با آن كه به تو نزديك است، خود را از تو پنهان مي دارد، و آن كه دشمنان ديگر را بر تو مي شوراند و آن دشمن، ابليس است كه او را بر كار وسوسه ي دلها گماشته اند. با او سخت دشمني كن. و او در كار نابودي تو پايدارتر و شكيباتر نباشد تا تو در ستيز با او! چون او با همه ي توانمندي از تو ناتوانتر است و با همه ي شرارت و زشتي از تو كم زيان تر. اگر به خداوند پناه آوري و به او دست آويزي، به راه راست و درست راه يافته اي.