بازگشت

امام و اعمال انسان


از جمله معارف بلند و انسان ساز قرآن، مسئله «عرض اعمال» است. بدين معني كه تمام رفتارهاي انسان در مواقع ويژه اي به پيامبر صلي الله عليه و آله و امام عليه السلام عرضه مي شود. قرآن كريم به صراحت از اين مسئله سخن گفته است. در سوره توبه مي خوانيم: «قل اعملوا فسيري الله عملكم و رسولُه و المؤمنون» (توبه/ 105)؛ بگو عمل كنيد! خداوند و فرستاده او و مؤمنان اعمال شما را مي بينند.

گو اينكه مفسران اهل سنت به سهولت از كنار اين آيه گذشته اند و چنان وانمود كرده اند كه آيه يك مسئل كاملاً عادي را مطرح مي كند و آن اينكه انسان هر عملي انجام دهد، خواه ناخواه ظاهر خواهد شد و علاوه بر خداوند، پيامبر صلي الله عليه و آله و همه مؤمنان از راههاي عادي و معمولي از آن آگاه خواهند شد. اما دقت در مفهوم آيه و توجه به احاديث اهل البيت عليهم السلام نشان خواهد داد كه آيه و پيام آن، ژرف تر و عميق تر از اين پندارهاست.

مفسران شيعه به اقتضاي پيشوايان الهي و امامان معصوم عليهم السلام كه آگاه ترين كسان به مفاهيم و حقايق قرآنند، آيه را مرتبط به قيامت دانسته، چگونگي آگاهي خداوند، رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و مؤمنان (يعني امام عليهم السلام) را وا رسيده اند. برخي ديگر از مفسران، مؤمنان را عام دانسته اند و رواياتي را كه «مؤمنان» را ائمه عليهم السلام معرفي مي كند، نشانگر «برترين مصداق» تلقي كرده اند.

در اينكه امامان عليهم السلام شاهدان اعمال هستند و خواهند بود و اعمال مؤمنان بدانها عرضه مي شود و خواهد شد، به لحاظ روايات، چنانكه پيشتر اشاره كرديم، سخني نيست. برخي از مفسران كوشيده اند تا از چگونگي تركيب جملات آيه و به كارگيري واژگان در آيه، شواهدي بر اين مسئله جست و جو كنند كه عيناً ذكر مي شود:

در اينجا اين سؤال پيش مي آيد كه آيا از خود آيه فوق، منهاي رواياتي كه در تفسير آن وارد شده است، اين موضوع را مي توان استفاده كرد و يا همان گونه كه مفسران اهل سنت گفته اند، آيه اشاره به يك مسئله عادي دارد و آن اينكه انسان هر عملي انجام دهد، خواه ناخواه ظاهر خواهد شد، و علاوه بر خداوند، پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و هم مؤمنان از طرق عادي از آن آگاه مي شوند؟

در پاسخ اين سؤال بايد گفت: انصاف اين است كه در خود آيه شواهدي بر اين موضوع داريم زيرا؛

اولاً: آيه اطلاق دارد و تمام اعمال را شامل مي شود و مي دانيم كه همه اعمال از طرق عادي بر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و مؤمنان آشكار نخواهد شد؛ چرا كه بيشتر اعمال خلاف در پنهاني و به طور مخفيانه انجام مي شود و در پرده استتار غالباً پوشيده مي ماند و حتي بسياري از اعمال نيك مستور و مكتوم، چنين است و اگر ما ادعا كنيم كه همه اعمال، اعم از نيك و بد و يا غالب آنها بر همه روشن مي شود، سخني بسيار گزاف گفته ايم. بنابراين، آگاهي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و مؤمنان از اعمال مردم بايد از طرق غير عادي و به تعليم الهي باشد.

ثانياً: در پايان آيه مي خوانيم: «فينبّئكم بما كنتم تعملون» (خداوند شما را در قيامت به آنچه عمل كرده ايد آگاه مي سازد). شك نيست كه اين جمله، تمام اعمال آدمي را اعم از مخفي و آشكار شامل مي شود، و ظاهر تعبير آيه اين است كه منظور از عمل در اول و آخر آيه يكي است. بنابراين آغاز آيه نيز همه اعمال را چه آشكار باشد چه پنهان، شامل مي شود، و شك نيست كه آگاهي بر همه اينها از طرق عادي ممكن نيست.

به تعبير ديگر، پايان آيه از جزاي همه ي اعمال سخن مي گويد، آغاز آيه نيز از اطلاع خداوند و پيامبر و مؤمنان نسبت به همه ي اعمال بحث مي كند، يكي مرحله آگاهي است، و ديگري مرحله جزا، و موضوع در هر دو قسمت يكي است.

ثالثاً: تكيه روي مؤمنان در صورتي صحيح است كه منظور، همه ي اعمال و از طرق غير عادي باشد، و الّا اعمال آشكار را هم مؤمنان مي بينند و هم غير مؤمنان.

از اينجا ضمناً اين نكته روشن مي شود كه منظور از مؤمنان در اين آيه ـ همان گونه كه در روايات فراواني نيز آمده است ـ تمام افراد با ايمان نيست، بلكه گروه خاصي از آنهاست كه به فرمان خدا از اسرار غيب آگاهند؛ يعني جانشينان راستين پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم.

پيام قرآن اين است كه كسي نپندارد اگر در خلوتگاهي و يا موقعيتي، عملي را مرتكب مي شود اين از ديدگاه خداوند مخفي خواهد ماند. نه، خداوند و پيامبرش و مؤمنان از آن آگاه خواهند شد. روشن است كه توجه به اين حقيقت، چه اثر شگرفي در پاكسازي كردارها و پيراستن رفتارها خواهد داشت. روايات فراواني نشانگر آن است كه خداوند از راه هاي ويژه اي اعمال انسانها را به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و امامان عليهم السلام عرضه مي كند و آنان از چگونگي كُنشهاي مردم آگاهي مي يابند. باوري بدين سان، در انسان مؤمن تأثيري عميق خواهد داشت. روايات اين مسئله را بايد در مجامع حديثي و نيز ذيل آيه در تفاسير مأثور ديد.

اينك سخن حضرت موسي بن جعفر را در تفسير اين حقيقت مي آوريم. حسين بن بشّار مي گويد:

امام موسي عليه السلام در تفسير اين آيه فرمود: «مصداق «مؤمنون» در اين آيه، ما اهل البيت هستيم».

آنچه تا بدين جا آورديم، نشانگر جايگاه بلند امام، امامت، ولايت و رهبري نظام فكري قرآني و اسلامي بود. ادامه روايات اين موضوع را با عنواني ديگر كه نشانگر نقش امامت در عينيت جامعه است، خواهيم آورد.