بازگشت

تحقق عيني رسالت در آينه ولايت


در آغاز مقاله به جايگاه امامت و ولايت در ديدگاه اسلام اشاره كرديم و يادآور شديم كه به لحاظ زماني، امامت در ابلاغ مكتب، همزمان با رسالت است. اين موضوع به روشني نشانگر ارتباط تنگاتنگ آن دو و بيانگر آن است كه اگر رسالت در قالب ولايت تداوم نيابد، عملاً محتواي آن دگرگون شده، از بازدهي خواهد ماند. تبليغ و تبيين اين حقيقت را بيشتر از هر كس، خود پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بر عهده داشته است و در زندگاني امامان عليهم السلام نيز اين حقيقت از شورانگيزترين جنبه هاي تبليغي آن بزرگواران است.

از سوي ديگر، جبهه متضاد با حق، در زدايش اين حقيقت، تلاشي پي گير داشته است. با نگريستن در شيوه ها و موضع گيريهاي منافقان در اين زمينه، نكاتي تنبّه آفرين فرا چنگ خواهد داد. از جمله آيات آغازين سوره «منافقون» كه اينك در تفسير دلپذير امام عليه السلام با چگونگي آن آشنا مي شويم:

عن أبي الحسن الماضي عليه السلام، قال: «إذا جاءك المنافقون» بولاية وصيّك «قالوا نشهد إنّك لرسول الله و الله يعلم إنك لرسوله و الله يشهد إنّ المنافقين» بولاية عليّ «لكاذبون اتّخذوا أيمانهم جنّة فصدّوا عن سبيل الله» و السبيل هو الوصيّ «إنّهم ساء ما كانوا يعملون ذلك بأنّهم آمنوا» برسالاتك «ثمّ كفروا» بولاية وصيّك «فطبع» الله «علي قلوبهم فهم لا يفقهون»، قلت: ما معني لا يفقهون؟ قال: يقول لا يعقلون بنبوّتك، قلت: «و إذا قيل لهم تعالوا يستغفر لكم رسول الله» قال: و إذا قيل لهم ارجعوا إلي ولاية علي يستغفر لكم النبيّ من ذنوبكم «لوّ وا رؤسهم» قال الله: «و رأيتهم يصدّون» عن ولاية عليّ «و هم مستكبرون» عليه؛

«چون منافقان نزد تو آيند» منافقان و دو چهرگان در ولايت وصيّ تو «گويند: شهادت مي دهيم كه تو پيامبر خدا هستي. خدا مي داند كه تو پيامبرش هستي و خدا شهادت مي دهد كه منافقان دروغگويند. از سوگندهاي خود، سپري ساختند و از راه خدا اعراض كرده اند» راه خدا وصايت وصيّ توست «به حقيقت، آنچه مي كنند، ناپسند است. اين بدان سبب است كه ايمان آوردند» به رسالت و پيامبري تو «و سپس كافر شدند» به ولايت وصيّ تو «خدا نيز بر دلهايشان مُهر نهاد و آنان در نمي يابند» «و چون به آنها گفته شود كه بياييد تا پيامبر خدا برايتان آمرزش بخواهد»، يعني به ولايت علي گردن نهيد تا پيامبر براي شما استغفار كند «سر مي پيچند و مي بيني كه اعراض مي كنند» از پذيرش ولايت علوي «آنان گردنكشان و مستكبران» بر ولايتند.

آيه با اين تفسير زيبا از يك سوي نشانگر توطئه منافقان در «پذيرش رسالت» براي «زدايش ولايت» است و از سوي ديگر، ابلاغ حق و افشاي چهره متلوّن منافقان و مآلاً تأكيد بر اين است كه رسالت، جز با تداوم ولايت تحقق نخواهد داشت و جز با گردن نهادن بر ولايت، اعتقاد به رسالت پذيرفتني نخواهد بود. با توجه و دقت در اين تفسير، به بلنداي كلام ديگري مي رسيم كه امام هفتم عليه السلام علي عليه السلام را در تفسير آيه اي ديگر، شاهد رسالت و گواه بر صداقت پيامبر و نشانگر عظمت و استواري مكتب پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم معرفي مي كند:

عن محمد بن الفضيل عن أبي الحسن عليه السلام في قول الله عزّو جلّ «قل كفي بالله شهيداً بيني و بينكم و من عنده علم الكتاب» قال: «هو عليّ بن أبي طالب عليه السلام»؛