بازگشت

امامت، محوري استوار


اسلام، دين وحدت و هماهنگي است. فرهنگ قرآني هرگز تفرقه و تشتّت را برنمي تابد و به تشكّل و همرازي و همراهي توصيه مي كند. گلبانگ شورانگيز قرآني به مثابه منشوري جاويد در اين زمينه، چنين است: «و اعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرّقوا» (آل عمران/ 103).

گويا انسان در گذرگاه زمان در «چاه ويلي» از تفرّق و از هم گسستگي گرفتار است و در اين هنگامه شكننده در كار از دست دادن ارزشها و امكاناتش. فرياد قرآن بر اين درماندگان در ژرفاي درّه هاي هولناك است كه با حبل الله» خود را نجات دهيد و بر گِرد اين محور راستين فراهم آييد و جدا مگرديد.

«حبل الله» چيست؟ «قرآن؟»، «اسلام؟» قطعاً چنين است. «قرآن»، قانون نامه اين وحدت است و اسلام، «آيين و مكتب» آن. اما اين مفاهيم كلي بايد مصداقي يابد و اين فرمان بَرين را مصداقي بايد. اينك بايد به خانه «اهل البيت» رفت كه «أدري بما في البيت» هستند. آنان خواهند گفت مصداق والاي «حبل الله» ائمه معصومين عليهم السلام و خاندان پيامبرند و نمون راستين و والاي آن، علي بن ابي طالب عليه السلام است.

ابن زيد مي گويد:

از امام موسي بن جعفر عليه السلام خواستم تا «و اعتصموا بحبل الله جميعاً» را برايم تفسير كند، فرمود: «عليّ بن أبي طالب عليه السلام حبل الله المتين است».

روشن است كه آن بزرگوار و فرزندان بزرگوارش در جايگاه امامت، مانند محوري راستين و تكيه گاهي استوارند كه چونان شيرازه اي، بخشهاي پراكنده جامعه را درهم مي تنند و امتي متشكل و هم آوا مي سازند.