بازگشت

در آستان خورشيد


پايان مقال را با ياد عزيزي مزيّن مي كنيم كه «صد قافله دل همره اوست». با ياد امام زمان عليه السلام «خوار سازند مستكبران»، «ريشه كن كنند معاندان و گمراهي آفرينان و خدانشناسان»، «جانشين شايست شايستگان»، «طلب كنند خون پيامبران و پيامبرزادگان»، «مطلوب معتقدان»، «مقصود عاشقان»، «وليّ مطلق زمان» حضرت حجّة بن الحسن العسكريّ اروحنا لتراب بمقدمه الفداء.

آرمان نجات انسان در فرجام تاريخ، آرماني است بلند كه تمام مكاتب به گونه هاي مختلف از آن ياد كرده اند. در مجموعه تعاليم اسلامي، ريشه هاي اين آرمان را در قرآن مجيد مي توان يافت. در قرآن كريم، درباره مسائل آينده دوران، حوادث آخرالزمان و چيرگي خوبي و خوبان بر جهان و حاكميت صالحان ـ به اشاره و تصريح ـ سخن گفته شده است. اين گونه آيات را مفسران اسلامي بر پايه احاديث معتمد و غيرقابل ترديد، مربوط به امام زمان عليه السلام دانسته اند.

در احاديث پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم اين موضوع جلوه اي شگفت دارد. محققان اهل سنت به تواتر اين احاديث تصريح كرده اند. در روايات اهل البيت عليهم السلام به گونه اي شورانگيز و هيجان بار در صدها روايت به ابعاد مختلف اين موضوع پرداخته شده و جانهاي شيفته، به اين آرمان مطلوب توجه داده شده و انسانها براي شيدايي در «آستان خورشيد» و بهره گيري از گرماي حياتبخش آن فرا خوانده شده اند.

در احاديث حضرت امام موسي بن جعفر عليهماالسلام نيز اين حقايق آفتابگون، فراوان است، اما اينك بر شيوه عناوين ديگر اين مقال، تنها احاديث تفسيري امام عليه السلام را در اين زمينه مي آوريم.

ابن بكير مي گويد:

از امام موسي عليه السلام درباره اين آيه پرسيدم: «و له أسلم من في السموات و الأرض طوعاً و كرهاً» (آل عمران/ 83)؛ آنچه در آسمانها و زمين است، خواه و ناخواه تسليم فرمان اوست.

امام عليه السلام فرمود: «آيه درباره حضرت قائم عليه السلام نازل شده است. آنگاه كه قيام كند، به يهوديان، نصرانيان، صابئيان، زنديقان، مرتدّان و كافران خاوران و باختران زمين، اسلام را عرضه كند. آنانكه از سَر رضا تسليم شوند، آنان را به نماز و زكات و آنچه مسلمان بدان مأمور است، فرمان خواهد داد و آنان را كه تسليم نشوند، گردن خواهد زد. تا بدان جا كه در خاوران و باختران زمين، جز موحّدان باقي نمانند.»

گفتم: فدايت شوم! مردم فراوان تر از اين خواهند بود؟

فرمود: «خداوند چون كاري را اراده كند، فراوان را كم، و اندك را فراوان خواهد ساخت.»

ابن شهر آشوب تأويل اين آيه را «هو الذي أرسل رسوله بالهدي و دين الحقّ ليظهره علي الدين كلّه و لو كره المشركون» (صف/9)؛ او كسي است كه پيامبر خود را براي هدايت مردم فرستاد، با ديني درست و بر حق، تا او را بر هم دينها پيروز گرداند، هر چند مشركان را خوش نيايد» به نقل از آن بزرگوار، اين گونه آورده است:

او كسي است كه پيامبرش را براي ابلاغ ولايت وصيّش فرستاد، و ولايت، همان دين حق است تا با ظهور «قائم» دين حق را بر اديان ديگر چيره گرداند. «خداوند كامل كننده نور خويش است» كه نور ولايت علوي را با نور ولايت مهدوي كامل خواهد كرد و گرچه كافران به ولايت علوي خوش نداشته باشند.

امام عليه السلام در اين بيان شكوهمند، به حقايق بلندي توجه مي دهد:

1. تفسير آفتاب و توجه دادن انسانها را به سرچشمه خورشيد ـ كه تعليمي بوده است شكوهمند در اسلام ناب ـ پي مي گيرد و با گستراندن نور اميد در دلها يأس و سردي را از آنها مي زدايد.

2. جايگاه بلند ولايت و رهبري را مي نماياند و در تبيين و تكميل آيات ديگر و احاديث فراوان هشدار مي دهد كه محتواي تمامت دين، ولايت است و تحقق عيني تمام آيين حق در گرو اجراي راستين ولايت است.

3. كافران و گردنكشان هرگز در مقابل گسترش ابعاد دين و تحقّق رهبري الهي آرام نمي نشينند.

4. اما فرجام اين كشاكش در آوردگاه زمان، از آنِ حق است و حق پيروز است.

اينك بار ديگر با ياد و نام امام زمان عليه السلام فرجام مقال را عطرآگين ساخته و با عرضه روايتي از حضرت امام موسي بن جعفر عليه السلام درباره حضرت مهدي عليه السلام سخن را به پايان مي بريم.

يونس بن عبدالرحمن مي گويد:

به حضور امام موسي بن جعفر عليه السلام شرفياب شدم و گفتم: اي فرزند رسول الله! «قائم به حق» شما هستيد؟

فرمود: من قائم به حق هستم، اما آن «قائم» كه زمين را از دشمنان خداوند مي پيرايد و پس از آنكه ظلم و ستم در آن گسترده شده، از عدل و داد مي آكند، پنجمين فرزند من است كه «غيبتي» دراز مدت خواهد داشت. بدان سان كه برخي از حق روي بر مي تابند و گروهي استوار مي مانند.

آنگاه فرمود: خجسته باد بر شيعيان ما. آنانكه در زمان غيبت، به ولايت ما چنگ مي زنند و بر دوستي و همراهي با مكتب ما پاي مي فشارند و از دشمنان ما بيزاري مي جويند. آنان از ما هستند و ما از آنان. آنان به پيشوايي ما خشنودند و ما به پيرواني چون آنان. خوشا به حال آنان، باز هم خوشا به حال آنان. به خداي سوگند كه آنان در قيامت همسان ما خواهند بود.

اللّهمّ اجعلنا منهم و من الذين رضوا بإمامة الأئمة عليهم السلام