بازگشت

گفتگوي جاثليق با امام كاظم


امام كاظم: اي بريهه! تا چه اندازه به كتاب خودت (انجيل) آگاهي داري؟

بريهه: من به كتاب خودم آگاهي دارم.

امام كاظم: تا چه اندازه به تأويل (معناي باطني) آن اعتماد داري؟

بريهه: به همان اندازه كه به آگاهيم از آن، اعتماد دارم.

در اين هنگام، امام كاظم ـ عليه السّلام ـ به خواندن آياتي از انجيل، آغاز كرد.

بريهه (آنچنان مرعوب قرائت امام شد كه) گفت: «حضرت مسيح ـ عليه السّلام ـ انجيل را اين چنين كه شما مي خوانيد، تلاوت مي كرد، اين گونه قرائت را جز حضرت مسيح ـ عليه السّلام ـ، هيچ كس نمي خواند»، آنگاه بريهه به امام كاظم ـ عليه السّلام ـ عرض كرد: ايّاك كنت اطلب مند خمسين سنه او مثلك: «مدّت پنجاه سال بود كه در جستجوي تو يا مثل تو بودم» سپس، بريهه، همان دم مسلمان شد، زن خدمت كار او نيز مسلمان گرديد، و در راه اسلام، استقامت نيكو نمودند، سپس هشام همراه بريهه و آن زن، به محضر امام صادق ـ عليه السّلام ـ رسيدند، و هشام ماجراي گفتگوي حضرت كاظم ـ عليه السّلام ـ و بريهه، و مسلمان شدن بريهه و زن خدمت كار را به عرض امام صادق ـ عليه السّلام ـ رسانيد.

امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: ذرّيّةً بعضها من بعضٍ والله سميع عليم: «آنها فرزنداني بودند كه (از نظر پاكي و كمال) بعضي، از بعضي ديگر گرفته شده اند و خداوند شنوا و دانا است» (آل عمران ـ آيه 34)