بازگشت

مقدمه


بسم الله الرحمن الرحيم

چون بناي نگارنده در تأليف اين روايات عاليات بر اختصار قرار دارد و در آغاز اين سلسلة الذهب توضيح داده ايم شرح زندگاني پنج تن از معصومين عليهم السلام را در اين جلد گنجانيده ايم.

حاجتي به تكرار نيست زيرا گفته ايم كه قلم هاي ضعيف و فكرهاي كوتاه و حال آشفته ي ما از عهده ي شرح زندگاني معصومين عليهم السلام بر نخواهد آمد و در اين راه ادعاها جز صرف ادعا معني ديگري ندارند.

معصومين اسلام. اين چهارده شخصيت مشعشع و مقدس از آن اسم هاي عادي نيستند كه در قلب ما بگنجند و بالغت ما تفسير و بيان شوند.



يك زبان خواهم به پهناي فلك

تا بگويم شرح آن رشك ملك



ولي كو آن زبان كه مانند فلك پهناور باشد تا ما بتوانيم گفتني ها را باز گوئيم و ائمه ي اطهار خود را آنطور كه شايسته ي شأن و مقامشان است به دنياي خود بشناسانيم.

موسي بن جعفر الكاظم و علي بن موسي الرضا و محمد بن علي الجواد و علي بن محمد النقي و حسن بن علي العسكري صلوات الله عليهم اجمعين در دوران زندگاني خود با روزگاري معاصر بوده اند كه حكومت



[ صفحه 2]



اسلام در مشت مردمي فرومايه و دائم الخمر و فاسق و فاجر اداره مي يافت.

آل عباس بر كرسي خلافت قرار داشتند و ترك هاي برده و زر خريد به نام آنان امروز نهي مي دادند.

در حقيقت اين غلامان گمنام و مجهول النسب كه از آسياي صغير به بغداد راه يافته بودند بر مسلمانان خلافت و امارت مي راندند.

هر چند كه آل عباس خود در فكر و دانش و زهد و صلاح امتيازي بر غلامان ترك نداشتند ولي اين قدر بود كه نسبتشان با خاندان نبوت مسلم بود.

بني عباس از بني هاشم بودند ولي ترك هاي زر خريد كه مخلوط مكروهي از اسلام و آريا را تشكيل مي دادند زمام امور را به مشت گرفته بودند و بر مال و جان مردم حكومت مي كردند.

اين گناه بني عباس بود كه بيگانه را به حريم حرم راه داده بودند و اگر حق بجوئيم و حق بگوئيم بايد اين مسخره ي دردناك را به حساب اولياي سيفه ي بني ساعده بگذاريم.

دستگاه اميرالمؤمنين سازي ابوحفض عمر بن خطاب كار خلافت مسلمانان را به جائي كشانيده كه پس از انقراض آل عباس خلافت مسلمانان از خاك عربستان به قسطنطنيه و اسلامبول كشيده شد و آل عثمان با آن قبايح و فجايع كه در زندگي داشتند خود را امام شمردند و به نام خلافت بر منبر رسول اكرم نشستند.



موذننا تركي و هندي خطيبنا

تعالو علي السلام تبكي و نلطم



اين شاعر كه به اذان گوئي ترك ها رضا نمي داد خوب بود امامت ترك ها را مي ديد و باب عالي اسلامبول را مقر اميرالمؤمنين هاي ترك مي بافت.



[ صفحه 3]



ما در اين كتاب خواهيم ديد كه ائمه ي بر حق اسلام «اين پنج معصوم» در زمان بني عباس از عهد هارون تا عهد معتمد چه ها كشيده اند چه فشارها و ظلم ها ديده اند و معهذا شعشه و درخشش خويش را در فروغ حقيقت خويش نگاه داشته اند.

يريدون ليطفئوا نورالله بافواههم و الله متم نوره و لو كره المشركون.

و به همين دليل عقيده ي ما بر حق و خلاف اين عقيده هر چه باشد و از هر كه باشد بر باطل است.

ربنا حكم بيننا و بين قومنا بالحق و انت خير الحاكمين

در پايان اين مقدمه سزاوار است كه از درگاه پروردگار متعال توفيق مؤسسه ي سودمند علمي و مدير محترمش آقاي علي اكبر علمي را مسئلت بدارم زيرا ناشر اين آثار آموزنده و هدايت كننده همين مؤسسه ي گرانمايه است.



[ صفحه 4]