بازگشت

مناقب امام


ما در آن هنگام كه از مناقب ائمه ي خود سخن مي گوئيم سعي مي كنيم اين برجستگي هاي اخلاقي و روحي را تا حدود زندگاني عادي خودمان تنزل بدهيم.

نگارنده در نخستين كتابي كه از معصومين عليهم السلام آغاز كرده اين نكته را بيان كرده و - به تكرارش پرداخته و اكنون از نو بيانش مي كند.

در طايفه ي ناجيه ي اماميه آنانكه دور از دنياي طبيعت و ماديت به قدرت هاي ناديده اي اعتقاد دارند امام را نفسي فوق العاده مي شمارند و از وي كارهائي خارق العاده به نام معجزه توقع دارند و از امام خود اين معجزات را نيز مي بينند و باورش مي كنند ولي گروهي كه ادراك معقولات و ديدن ناديدني ها برايشان اندكي دشوار است دوست مي دارند ائمه ي اسلام را در دنياي طبيعت و ماديت و با شرايط زندگاني عادي خودشان موجودي برتر و بالاتر از محيط ببينيد.

من به فضل الله تعالي توانستم از معصومين اسلام شواهد و بيناتي (در شرايط مادي زندگي) به روايت عامه ي مسلمانان به ميان بياورم كه صد در صد از ذكر معجزات و خوارق بي نياز بمانم.

و اكنون در اين كتاب كه نام مقدس موسي كاظم صلوات الله عليه را مايه روشنائي قلب و شرف قلم خود قرار داده ام به عهد خود پايدارم.

من در مناقب موسي بن جعفر از سخن گفتن شير در باديه و جوشيدن چشمه از كوير كلمه اي نمي گويم بلكه او را. اخلاق او را. عادت و آداب اجتماعي او را در شرايط يك بشر عادي به انسان هاي دنيا نشان مي دهم و از آنان كه گوش و قلب دارند گواهي مي خواهم.

قضاوت مردم صاحبدل براي من كافيست.



[ صفحه 17]



حسبي الله و نعم الوكيل نعم المولي و نعم النصير