بازگشت

سفر هارون به حجاز و دستگيري امام كاظم


در همين سال [1] هارون براي حج به مكه سفر كرد، و پس از انجام مراسم حج، وارد مدينه شد، كنار قبر رسول خدا صلي الله عليه و آله آمد با تزوير و عوام فريبي عجيبي گفت:

«اي رسول خدا! از تصميمي كه در مورد دستگيري موسي بن جعفر و زنداني نمودن او دارم، از پيشگاهت معذرت مي طلبم، زيرا او با برنامه ي خود مي خواهد در ميان امت تو اختلاف اندازي كند و خون مسلمانان را بريزد.»

سپس هارون فرمان داد امام كاظم عليه السلام را در مسجد النبي كه مشغول نماز بود دستگير كرده و از همانجا آن حضرت را بردند، حتي نگذاشتند نمازش را تمام كند، هارون دستور داد دو محمل تشكيل دادند و بر هر كدام مأمورين بسيار گماشت، امام را در يكي از آنها قرار داد، و وانمود كرد كه يكي از آنها به بصره و ديگري از راه كوفه (به بغداد) حركت مي كند، تا مردم ندانند كه امام كاظم عليه السلام در ميان كدام يك از دو كاروان مي باشد.

محدث قمي مي نويسد: آن بزرگوار در حالي كه اشك از



[ صفحه 100]



چشمانش سرازير بود، خطاب به رسول خدا صلي الله عليه و آله گفت:

اليك اشكو يا رسول الله ما القي:

«اي رسول خدا! از ستمهايي كه بر من وارد مي شود، به تو شكايت مي كنم.»

مردم مدينه از هر سو مي آمدند و گريه و شيون مي نمودند، هنگامي كه امام كاظم عليه السلام را نزد هارون آوردند، آن حضرت سلام كرد، ولي هارون جواب سلام او را نداد، بلكه به آن حضرت ناسزا گفت و به او بي مهري و بي اعتنايي كرد و آن حضرت را تحت نظر نگه داشت، هنگامي كه تاريكي شب فرارسيد، دستور داد، دو محمل آماده كردند، و آن حضرت را مخفيانه، در يكي از محملها جاي داد، و به «حسان سروي» سپرد، و به او فرمان داد تا آن حضرت را به بصره ببرد، و به «عيسي بن جعفر بن منصور» (نوه ي منصور دوانيقي) كه در آن وقت فرماندار بصره بود بسپارد.

منظور هارون، از تشكيل دو محمل، اين بود كه امر بر مردم، مشتبه شود و آنها ندانند كه امام كاظم عليه السلام در ميان كدام محمل بود، آيا به سوي بصره رفت، يا به سوي كوفه؟ [2] .


پاورقي

[1] امام كاظم (ع) در دهه آخر شوال سال 179 دستگير شد (اصول كافي، ج 1، ص 206).

[2] انوار البهيه، ص 300 - 299 - ترجمه ارشاد، ج 2، ص 231.