بازگشت

دعاي معني دار


يكي از خلفا دل درد شديدي داشت، بختيشوع كه از پزشكان ماهر آن عصر بود براي درمان به بالين او آمد و پس از معاينه، معجوني از دارو درست كرد و به خليفه داد، او خورد ولي خوب نشد، بختيشوع كه از درمان او نااميد شده بود گفت: «آنچه مربوط به علم پزشكي بود، همين بود كه انجام دادم، بنابراين درد تو با برنامه ي طبي، درمان نمي يابد و ادامه داد مگر شخصي كه دعايش به استجابت مي رسد و در پيشگاه خدا مقامي دارد، براي تو دعا كند.»

خليفه به يكي از دربانان گفت: «موسي بن جعفر عليه السلام را به اينجا بياور.» او رفت و امام كاظم عليه السلام را آورد، مأمور در مسير راه، راز و نياز و دعاي امام كاظم عليه السلام را مي شنيد، همان دم درد خليفه برطرف شد



[ صفحه 124]



و شفا يافت، خليفه به امام عرض كرد: «به حق جدت پيامبر مصطفي صلي الله عليه و آله بگو بدانم براي من چگونه دعا كردي؟»

امام كاظم عليه السلام فرمود، گفتم:

اللهم كما اريته ذل معصيته، فاره عز طاعتي:

«خدايا! همان گونه كه نتيجه ذلت بار گناه خليفه را به خليفه نشان دادي، نتيجه ي عزت بخش اطاعت مرا به او نشان بده.» [1] .

به اين ترتيب؛ در همين فرصت نيز، امام خليفه را گنهكار خواند، و به او فهماند كه شما به خاطر گناه و انحراف در ذلت و بيچارگي هستيد، و ما به خاطر اطاعت پروردگار عزيز و ارجمند مي باشيم.


پاورقي

[1] بحار، ج 48، ص 140.