بازگشت

مخفي بودن تماسها


ممكن است اين پرسش مطرح شود كه با وجود چنين جوي، ارتباط



[ صفحه 39]



ميان امام عليه السلام و شيعيان وي كه سعي در پوشيده نگه داشتن گرايشهاي خود داشتند، چگونه حاصل مي شده است؟

ما درباره ي چگونگي برقراري اين ارتباطات، جزئيات چنداني در دست نداريم، اما پژوهشگران مي توانند اين جزئيات را از لابه لاي برخي از اخبار پراكنده به دست آورند. نحوه ي كار يك مورخ در اين باره همچون شيوه ي كار يك كارشناس امور كشاورزي است چنين كارشناسي اگر در كار خود مهارت داشته باشد مي تواند با ديدن يك سيب، به نوع خاك، آب، هوا، بذر، كود و... كه موجب پرورده شدن اين ميوه شده اند، پي ببرد.

مورخ نيز مي تواند با دقت و تأمل در ابعاد مختلف يك واقعه تاريخي، به جزئيات و اطلاعات بيشتري دست يابد.

به عنوان نمونه حادثه ي تاريخي زير مي تواند نمايانگر تماسهاي مخفيانه ميان ائمه عليهم السلام و پيروانشان باشد:

از محمد بن مسعود، از حسين بن اشكيب، از بكر بن صالح، از اسماعيل بن عباد قصري، از اسماعيل بن سلام و فلان بن حميد روايت شده است كه گفتند: علي بن يقطين به ما پيغام داد كه براي سفر دو مركب بخريد و از بيراهه در سفر شويد. او همچنين اموال و نامه هايي به ما داد و گفت: به سفر خود ادامه دهيد تا آنكه اموال و نامه ها را به دست ابوالحسن موسي بن جعفر عليهماالسلام برسانيد و نبايد كسي از كار شما مطلع شود. ما به كوفه درآمديم و دو مركب خريديم و توشه اي مهيا كرديم و از بيراهه عازم سفر شديم چون به بطن الرمه رسيديم، مركبهاي خود را نگه داشتيم و براي آنها علف ريختيم و خود نيز نشستيم تا چيزي بخوريم.



[ صفحه 40]



در اين حال بوديم كه ناگهان ديديم سواري به سوي ما مي آيد. چون سوار به ما نزديك شد دريافتيم كه ابوالحسن امام موسي عليه السلام است.

برخاستيم و بر او درود فرستاديم و نامه ها و اموالي را كه همراه داشتيم به او تسليم كرديم. آن حضرت نيز از آستين جامه اش نامه هايي بيرون آورد و به ما داد و گفت: اين پاسخ نامه هاي شماست عرض كرديم: توشه ي ما تمام شد اگر اجازه دهيد به مدينه درآييم تا هم به زيارت مرقد رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم رويم و هم آذوقه فراهم كنيم. آن حضرت فرمود: آذوقه اي كه همراه داريد، بياوريد. آذوقه خود را براي آن حضرت آورديم و ايشان آن را با دستهايش بر هم زد و گفت: اين مقدار شما را تا كوفه مي رساند و اما درباره ي زيارت مرقد رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم بايد بدانيد كه شما او را ديده ايد. من با آنها نماز صبح را گزاردم و مي خواهم نماز ظهر را با ايشان به جاي آورم. شما دو تن در پناه خدا بازگرديد. [1] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 48، ص 35.