بازگشت

اختيار مردم به دست ائمه است


ما مدعي هستيم كه اختيار مردم در دست ما است. اين فرمانروائي و اختيار مربوط به امر دين است مردم نادان خيال مي كنند ما مالك آنها هستيم. اين ادعاي ما از جهت فرمايش پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم است كه در غديرخم فرموده: «من كنت مولاه فعلي مولاه» منظورش فقط اختيار امور ديني بود آنچه از زكات و صدقه به ما بدهند حرام است براي ما مانند گوشت مرده و گوشت خوك.

اما در مورد غنائم و خمس، پس از درگذشت پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم جلوگيري كردند كه ما از آن استفاده كنيم و ما را محتاج دست مردم نمودند. همان مردمي كه ما اختياردار ديني آنها هستيم نه اينكه مالك ايشان باشيم. اگر كسي هديه اي براي ما آورد به شرط اينكه نگويد صدقه است مي پذيريم زيرا پيغمبر اكرم فرموده، اگر مرا دعوت به دست گوسفندي كنند مي پذيرم اگر دست گوسفندي برايم هديه آورند قبول مي كنم. اين سنت است تا روز قيامت اگر براي ما زكات بياورند و بدانيم زكات است رد مي كنيم و در صورتي كه هديه باشد مي پذيريم.

سپس هارون اجازه بازگشت داد. امام عليه السلام متوجه رقه شد باز درباره اش سخن چيني ها كردند كه دو مرتبه دستور داد آن جناب را برگردانند. [1] .



[ صفحه 216]




پاورقي

[1] بحارالأنوار/ ج 11.