بازگشت

از احترام تا بازداشت


الهدايةالكبري: ص 271- 276. بحارالانوار: ج 48 ص 220، 232، عيون اخبار الرضا عليه السلام: ج 1، ص 95. روضةالواعظين: ص 218، 220.

چند روزي احترام رسمي نسبت به امام عليه السلام در دربار حكومتي برقرار بود تا آنكه هارون خباثت خود را آشكار كرد و ارتباط مردم را قطع نمود و حضرت را در اتاقي محبوس كرد و فضل بن ربيع را عهده دار زندان امام عليه السلام قرار داد.

روزها و شب ها مي گذشت اما خبري از آزادي نبود و امام عليه السلام در اتاقي كه زنداني بود شبانه روز را به عبادت مي گذرانيد. بعضي روزها هارون بالاي بامي كه مشرف به زندان بود مي آمد و از آنجا داخل را مي نگريست و حضرت را در حال سجده مي ديد.

روزي با تعجب به فضل گفت: اين لباس چيست كه هر روز در آنجا مي بينم؟ او پاسخ داد:

آنچه مي بيني لباس نيست! آن موسي بن جعفر است كه هر روز پس از طلوع آفتاب تا غروب در سجده و راز و نياز به سر مي برد.

هارون گفت: او از عابدان بني هاشم است. فضل با تعجب پرسيد: پس چرا وي را اينگونه در زندان و در مضيقه و سختي قرار داده اي؟ گفت: «هرگز امكان آزادي او وجود ندارد و بايد در حبس باشد»!