بازگشت

شكست شعبده باز


مناقب آل ابي طالب: ج 3 ص 417. عيون اخبارالرضا عليه السلام ج 2، ص 90.

روزهاي زندان امام كاظم عليه السلام همچنان مي گذشت و هارون توطئه هاي جديدي تدارك مي ديد و آنها را به اجرا درمي آورد. روزي دستور داد شخصي را بياورند كه حضرت را بين مردم خجالت زده كند و كاري كند كه امام عليه السلام در مقابل وي نتواند عكس العملي انجام دهد.

هنگامي كه غذا آماده شد در يك سو هارون و در سوي ديگر مردي شعبده باز و در سمت ديگر سفره امام عليه السلام نشسته بودند و آن مرد بر نان ها جادويي اجرا كرده بود.



[ صفحه 41]



هر بار كه امام عليه السلام دست به سوي تكه اي از نان مي برد، آن تكه از مقابل حضرت پرواز مي كرد و به سمت ديگري مي رفت، و هارون از ديدن اين منظره اظهار سرور مي كرد و مي خنديد.

امام كاظم عليه السلام سر بلند كرد و به عكس شيري كه بر پرده نقش بسته بود اشاره اي كرد و فرمود: «اي شير خدا، دشمن خدا را بگير».

ناگهان تصوير بي جان تبديل به شير عظيمي شد و به مرد شعبده باز حمله كرد و او را دريد. هارون و خدمتكاران كه هرگز انتظار چنين صحنه اي را نداشتند از وحشت بيهوش شدند و اختيار از كف دادند و عده اي با صورت بر زمين افتادند.

سپس آن شير به پرده بازگشت و تبديل به عكس شد. دقايقي گذشت تا همه به حال خود بازگشتند و آرام شدند. هارون كه اثري از مرد شعبده باز نمي ديد به حضرت عرض كرد: از تو مي خواهم كه از اين شير بر پرده بخواهي آن مرد را بازگرداند. امام عليه السلام فرمود:

اگر عصاي موسي آنچه از سحر ساحران بلعيده بود باز مي گرداند، اين عكس نيز هر چه از اين مرد خورده پس مي داد.