بازگشت

نقشه ي هارون در مدينه


تهذيب الكمال: ج 29 ص 44 ح 6247. بحارالانوار: ج 48 ص 213، 232. تقويم الشيعة: ص 385. الغيبة (طوسي): ص 22. روضةالواعظين: ص 215، 218، 220. عيون اخبار الرضا عليه السلام، ج 1، ص 73.

از اين پيشگويي امام كاظم عليه السلام چند ماهي نگذشته بود كه هارون به قصد عمره از بغداد به سوي مكه حركت كرد، و در ماه رمضان سال 179 قمري به مكه رسيد و اعمال عمره را انجام داد و از آنجا رهسپار مدينه شد.

در مدينه همراه عده اي از ملازمان به حرم پيامبر عليه السلام آمد و مقابل قبر آن حضرت ايستاد و با تكبر خاصي گفت: السلام عليك يا رسول الله، سلام بر تو اي پسر عمو!!

از تفاخر هارون لحظه اي نگذشته بود كه حاضران با صداي حضرت موسي بن جعفر عليه السلام به خود آمدند كه فرمود: السلام عليك يا رسول الله، سلام بر تو اي پدر!

هارون كه انتظار چنين عكس العملي را نداشت با چهره اي تيره از خشم لب فرو بست. چند روزي گذشت تا آنكه شب بيستم شوال دوباره كنار قبر پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و با نقشه اي حساب شده پرده از توطئه ي خود برداشت. او خطاب به پيامبر صلي الله عليه و آله چنين گفت:



[ صفحه 9]



يا رسول الله، كاري مي خواهم انجام دهم كه پيشاپيش درباره ي آن از تو معذرت مي خواهم! من تصميم گرفته ام موسي بن جعفر را دستگير كرده به زندان افكنم، چرا كه او مي خواهد بين امت تو تفرقه اندازد و درگيري و خونريزي بين آنان ايجاد كند!

سپس به مأموران دستور داد هنگام صبح امام كاظم عليه السلام را دستگير كرده نزد او بياورند.