بازگشت

پيام هارون در زندان


الانوار البهية: ص 194، 195.

ربيع پدر فضل مي گويد: در ايامي كه موسي بن جعفر عليه السلام در زندان سندي بن شاهك به سر مي برد روزي با نامه اي از طرف هارون نزد او رفتم. هنگامي كه نزد حضرت رسيدم ديدم به نماز ايستاده است.

خواستم بنشينم اما از هيبت او خجالت كشيدم و در حالي كه به شمشيرم تكيه داده بودم ايستادم. امام عليه السلام دو ركعت نماز مي خواند و سلام مي داد و بلافاصله برمي خاست و دو ركعت ديگر به جاي مي آورد.



[ صفحه 65]



مدتي طولاني ايستادم و مجالي براي صحبت نمي يافتم و از سوي ديگر مي ترسيدم هارون از توقف طولاني من بازخواست كند. لذا در لحظه اي كه نمازش تمام شد و سلام داد، سخن آغاز كردم و حضرت نماز را شروع نكرد.

هارون به من گفته بود: «به جاي گفتن اين كه خليفه مرا فرستاده بگويم برادرت مرا فرستاده است». آنگاه پيام او را اينگونه رساندم:

برادرت به تو سلام مي رساند و مي گويد: سخناني درباره ي تو به من رسيد و مرا نگران كرد. از اين رو تو را از مدينه به بغداد آوردم.

هنگامي كه نزد من بودي درباره ي آن سخنان جستجو و تحقيق كردم و ساحت تو را از آنها پاك و تو را بي گناه يافتم و فهميدم آنچه درباره ات گفته شده دروغ است.

پس از آن درباره ي بازگشت تو به مدينه يا ماندنت در بغداد انديشيدم و ديدم كه با اقامت تو در اينجا آسوده تر هستم. همچنين من سخن كساني را كه درباره ي تو زود قضاوت مي كنند دروغ مي پندارم.

هر انساني عادت غذايي به خصوصي براي خود دارد كه طبيعت بدنش با آن خو گرفته است. شايد تو در مدينه غذايي مي خوردي كه در اينجا شخصي يافت نشود كه آن غذا را برايت آماده كند!!

من به فضل دستور داده ام برايت آشپزي بياورد كه بتواند غذاهاي مورد علاقه ي تو را طبخ كند. هر چه دوست داري به او دستور بده.

حضرت بدون آنكه رويش را به سمت من بازگرداند پاسخ داد: من پول دارم اما اكنون نزد من نيست كه برايم فايده اي داشته باشد. همچنين بدانيد كه من هرگز محتاج خلق نشده ام.



[ صفحه 66]



سپس نماز را شروع كرد و من نزد هارون بازگشتم و ماجرا را خبر دادم. او گفت: چه صلاح مي بيني درباره ي او انجام دهم؟ گفتم:

اگر بر روي زمين خطي بكشي و او وارد آن شود، و سپس بگويد كه از آن خارج نمي شوم هرگز بيرون نخواهد آمد.

هارون گفت: «او همانگونه است كه گفتي، اما بدان كه ماندن او نزد من برايم بهتر است». سپس گفت: بر حذر باش از اينكه اين خبر را براي كسي بگويي.