بازگشت

نحوه ي به شهادت رساندن حضرت


هارون لعنة الله عليه پيوسته در صدد قتل حضرت بود تا در سال 183 حضرت را مسموم كرد و به شهادت رساند.

چگونگي شهادت حضرت عليه السلام به اختلاف نقل شده كه اكنون به آن موضوع مي پردازيم.

نزديك ترين مأخذ به تاريخ شهادت امام كاظم عليه السلام كافي ثقة الاسلام كليني است ولي در آن كيفيت شهادت حضرت نقل نشده، فقط آمده است كه: هارون موسي بن جعفر عليهماالسلام را نزد سندي بن شاهك زنداني كرد و در زندان وي از دنيا رفت [1] .

فاصله درگذشت مرحوم كليني با تاريخ شهادت حضرت 145 سال است.

بعد از كافي نزديك ترين و معتبرترين مآخذ كتب شيخ صدوق مي باشد وفات وي سال 381 مي باشد بنابراين فاصله درگذشت او با تاريخ شهادت حضرت 198 سال است در كتب او در ارتباط با كيفيت شهادت حضرت چندين نقل آمده است كه آنها را ذكر مي نمايم:

1- مرحوم مجلسي از كتاب «عيون اخبارالرضا عليه السلام» و كتاب «امالي» نقل نموده كه حضرت را از زندان فضل بن ربيع به زندان فضل بن يحيي برمكي منتقل كردند چند روزي نزد وي زنداني بود هر شب فضل بن ربيع سفره اي طعام خدمت حضرت مي فرستاد و نمي گذاشت از جايي ديگر براي حضرت غذا بياورند و آن حضرت فقط از سفره ي فضل بن ربيع غذا ميل مي فرمود تا سه روز كار بدين گونه گذشت شب چهارم سفره غذا از جانب فضل بن يحيي برمكي براي حضرت آوردند، آن جناب دست



[ صفحه 181]



مبارك را به آسمان بالا كرد و گفت: پروردگارا تو آگاهي اگر پيش از اين روز اين غذا را مي خوردم به قتل خود كمك نموده بودم! از آن سفره غذا تناول نمود و مريض گرديد. روز بعد طبيبي نزد حضرت فرستادند تا از بيماري وي بپرسد آن طبيب از حضرت پرسيد: حالت چگونه است؟ حضرت جواب نداد طبيب اصرار كرد حضرت كف دست خود را به طبيب نشان داد كه وسط آن رنگش سبز بود و فرمود: سبب بيماري من اين است، و اين تغيير رنگ كف دست به سبزي دليل آن بود كه حضرت را مسموم كرده اند. طبيب از خدمت حضرت بيرون آمد و به آنان گفت: به خدا سوگند! او بهتر از من مي داند كه با او چه معامله اي كرده ايد. پس از آن حضرت از دنيا رحلت فرمود [2] .

از اين نقل استفاده مي شود كه فضل بن يحيي برمكي حضرت را مسموم كرده است.

2- از همان دو كتاب با ذكر سند از حسن بن محمد بن بشار نقل نموده كه مردي ثقه از عامه براي او نقل كرده كه: سندي بن شاهك عده اي از ما را كه هشتاد نفر و داراي وجاهت اجتماعي و خير بوديم، جمع كرد و بر موسي بن جعفر عليهماالسلام داخل كرد و گفت: اي مردم! به موسي بن جعفر عليهماالسلام نگاه كنيد. آيا به او آزار و اذيتي رسيده؟! مردم خيال مي كنند كه نسبت به وي قصد سوئي شده و در اين باره فراوان سخن مي گويند! ببينيد اين منزل مسكوني او و اين فرش اوست، در رفاه و آسايش است بر او سخت گرفته نمي شود، هارون نسبت به وي قصد بدي ندارد! تنها بنا دارد با وي مناظره نمايد بنگريد او در رفاه است و تندرست مي باشد همه وسائل زندگي در اختيار اوست از او بپرسيد!



[ صفحه 182]



امام كاظم عليه السلام فرمود: در ارتباط با وسايل زندگي و رفاه آنچه مي گويد همان گونه است ولي به شما خبر مي دهم كه با نه دانه خرما مرا مسموم كرده اند و علامتش اين است كه فردا رنگ بدنم سبز مي شود و پس فردا از دنيا مي روم.

آن مرد ثقه مي گويد: به سندي بن شاهك نظر كردم ديدم بدنش به رعشه افتاد و مانند بيد مي لرزيد [3] .

3- و از كتاب «عيون اخبارالرضا عليه السلام» نقل نموده كه: يك بار هارون حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام را در بغداد زنداني كرد سپس آن حضرت را آزاد ساخت پس از آن، حضرت را به سندي بن شاهك لعنة الله عليه سپرد. سندي حضرت را زنداني كرد و بر او سخت مي گرفت و هارون سمي را در رطب نزد سندي فرستاد و دستور داد آن را به هر نحوه به حضرت بخوراند. سندي آن كار را انجام داد و حضرت از دنيا رفت [4] .

4- و از همان كتاب نقل نموده كه بعد از گذشت پانزده سال از سلطنت هارون حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام ولي الله مسموما به شهادت رسيد سندي بن شاهك به امر هارون آن حضرت را در زندان معروف به «دارالمسيب» واقع در «باب الكوفة» مسموم كرد [5] .

5- و از همان كتاب نقل نموده كه حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام به دست سندي بن شاهك لعنة الله عليه به شهادت رسيد [6] .

از آنچه از كتاب هاي مرحوم صدوق نقل نمودم - غير از روايت اول - استفاده مي گردد كه سندي بن شاهك حضرت را مسموم كرد و در اثر همان سم به شهادت رسيد.



[ صفحه 183]




پاورقي

[1] كافي، ج 1، ص 476.

[2] بحارالانوار، ج 48، ص 212 - 210.

[3] همان، ص 212.

[4] همان، ص 222.

[5] همان، ص 226 و 227.

[6] همان، ص 227.