بازگشت

عبدالله بن مغيره بجلي كوفي


شرح حال او را از منتهي الآمال با تصرف در عبارات ذكر مي نمايم:

او ثقه و از فقهاي اصحاب است و از لحاظ جلالت و دين و پرهيزكاري احدي همپايه او نيست.

از امام موسي كاظم عليه السلام نقل حديث نموده است.

شيخ كشي گفته: او واقفي بود و به حق برگشت و از او نقل كرده: من واقفي بودم و در همان زمان كه واقفي بودم به حج رفتم. وقتي كه به مكه رسيدم، در دلم حالتي پيدا شد. پس به ملتزم، (محل استجابت دعا از خانه كعبه) چسبيدم و دعا كردم، عرض كردم: خدايا! تو خواسته و مقصود مرا مي داني، مرا به بهترين دين راهنمايي فرما. در دلم افتاد كه خدمت امام رضا عليه السلام شرفياب شوم. به مدينه رفتم و بر در خانه ي آن حضرت ايستادم به غلام آن حضرت گفتم: به مولايت بگو مردي از اهل عراق بر در منزل است. ناگاه شنيدم حضرت فرمود: اي عبدالله بن مغيره! داخل شو! پس داخل شدم. همين كه نظرش به من افتاد، فرمود: خداوند دعاي تو را مستجاب فرمود و تو را به دين خود هدايت نمود!

عرض كردم: شهادت مي دهم كه تو حجت خدايي بر من، و امين الله بر خلقي.

عبدالله بن مغيره از اصحاب اجماع است (همه رواياتي را كه او نقل نمايد درباره آن سخني ندارند).

و گفته شده كه سي كتاب تصنيف كرده، از جمله: كتاب وضو و كتاب صلاة.

و از كتاب اختصاص نقل شده: روايت شده وقتي كتاب خود را تصنيف نمود، با اصحاب خود وعده كرد كه آن كتاب را براي آنان در يكي از زاويه هاي مسجد كوفه بخواند.



[ صفحه 238]



و او را برادري بود كه در مذهب با وي مخالف بود. هنگامي كه اصحابش جمع شدند تا آن كتاب را بشنوند برادرش آمد و همانجا نشست عبدالله به ملاحظه برادرش كه در مذهب با او مخالف بود به اصحاب خود فرمود: امروز برويد. برادرش گفت: كجا بروند؟ من نيز آمده ام براي همان جهت كه آنها آمده اند. عبدالله گفت: مگر آنان براي چه آمده اند؟ گفت: اي برادر! در خواب ديدم كه ملائكه از آسمان فرود مي آيند، گفتم: اين ملائكه براي چه از آسمان فرود مي آيند؟ شنيدم كه گوينده اي گفت: فرود مي آيند تا بشنوند آن كتابي را كه عبدالله بن مغيره تصنيف نموده. روي اين جهت من نيز آمدم تا مطالب آن را بشنوم پس هم اكنون توبه مي كنم از مخالفت خود با تو، عبدالله خوشحال گرديد [1] .


پاورقي

[1] منتهي الآمال، فصل هفتم از حالات موسي بن جعفر عليهماالسلام؛ اختصاص مفيد، ص 84 و 85، معجم رجال الحديث، ج 10، ص 338.