بازگشت

كنج زندان




صداي ناله اي از كنج زندان

به گوشم مي رسد با چشم گريان



گمانم باشد اين صوت مكدر

صداي حضرت موسي بن جعفر



الهي از دل زارم گواهي

ندارم جز تو من ديگر پناهي



دگر معصومه جان بابت نبيني

به مرگم در مدينه مي نشيني



رضا بابا بيا اندر بر من

به دامن گير اين ساعت سر من



بيا زنجيرم از گردن تو بردار

روم سوي وطن با چشم خونبار