بازگشت

پند و اندرز


1- هر وقت مردم مرتكب گناهان تازه اي شدند كه آنها را نمي دانستند و سابقه ي آنها را نداشتند خدا هم بلا و مرضهاي تازه اي دچار آنان مي كند كه سابقه ي آنها را نداشته باشند.

2- به خدا قسم كه دخل و درآمد (يعني رزق و روزي؟) به قدر خرج و مخارج نازل مي شود و صبر به قدر مصيبت نازل خواهد شد. كسي كه در زندگي خود ميانه روي و قناعت كند نعمت براي



[ صفحه 48]



او باقي خواهد ماند و كسي كه ول خرجي و اسراف نمايد نعمت از دستش خواهد رفت.

اداء امانت و راستگوئي رزق و روزي را زياد مي كند. خيانت و دروغگوئي باعث فقر و نفاق خواهد شد. موقعي كه خدا بخواهد شري به مورچه برسد دو بال به او مي دهد تا پرواز كند و مرغ هوا او را بخورد!

ابوالعتاهيه مي گويد:



واذا استوت للنمل أجنحة

حتي تطير فقد دنا عتبه



يعني وقتي پر و بال هائي براي مورچه برقرار شد كه بتواند پرواز كند فنا و هلاكتش نزديك شده

3- در كتاب دره ي باهره از حضرت موسي بن جعفر عليه السلام روايت مي كند كه فرمود: احسان و نيكويي كردن يك نوع غل و زنجيري است (به گردن آن كسي كه به او احسان مي كني) كه هيچ عملي آن را باز نمي كند مگر تلافي كردن يا اظهار تشكر نمودن.

4- موقعي كه اجلها ظاهر شوند آمال و آرزوها رسوا و مفتضح خواهند شد.

5- كسي كه در فقر و پريشاني متولد و پرورده شود توانگري او را سرگشته و حيران خواهد كرد.

6- كسي كه از بد كردن سوزش و اندوهي نمي يابد جايي از براي احسان كردن به او نخواهد بود.



[ صفحه 49]



7- هيچ دو نفري به يك ديگر دشنام نمي دهند مگر اينكه مرتبه ي آنكه بالاتر است پائين مي آيد تا برسد به مرتبه ي آنكه پست تر است.

8- به يكي از فرزندان خود فرمود: اي پسرك عزيزم! بپرهيز از اينكه خدا تو را در آن معصيتي ببيند كه تو را از آن نهي كرده باشد و بپرهيز از اينكه خدا تو را نزد آن طاعتي نبيند كه تو را به آن امر كرده باشد.

بر تو لازم است كه (راجع به عبادت) كوشش كني. اين طور حساب نكني كه درباره ي عبادت و اطاعت خدا كوتاهي نكرده اي! زيرا خدا آن طور كه بايد و شايد مورد پرستش قرار نگرفته!

9- مؤمن نظير كفه ي ترازو است، هر چه ايمانش زيادتر شود بلاي او زيادتر خواهد شد.

10- روايت شده كه يك روز حضرت موسي بن جعفر عليه السلام فرزندان خود را جمع كرد و فرمود:اي پسران من! من به شما وصيتي مي كنم كه هر يك از شما آن را حفظ كند هلاك نخواهد شد:

اگر كسي نزد شما آمد و سربغل گوش راست شما نهاد و سخنان ناپسندي در گوش شما گفت و بعد از آن سر بغل گوش چپ شما نهاد و عذرخواهي نمود و گفت: من چيزي نگفتم عذر او را قبول كنيد! يعني با او بد اخلاقي نكنيد، مثلا نگوييد: دروغ مي گويي، چقدر بي حيايي! الساعه بغل گوشم ناسزا گفتي؟!

سيد رضي مضمون اين موعظه را به نظم در آورده:



[ صفحه 50]



1- كن في الأنام بلاعين و لا أذن

أولا فعش أبد الأيام مصدورا



2- و الناس أسد في فرائسها

اما عقرت و اما كنت معقورا



1- يعني در ميان مردم بدون چشم و گوش باش! (يعني عيبهاي مردم را نديده و نشنيده بگير؟) يا اينكه همه روزه خارج (از محيط مردم) زندگي كن!

2- مردم چون شيرهائي هستند كه از شكار خود حمايت و نگاهداري مي كنند (چنانچه يكي از اين دو كار را نكني) يا مردم را مي گزي يا گزيده خواهي شد.