بازگشت

مناظرات


علامه ي مجلسي در جلد دهم بحار، چاپ تهران از ابوحنيفه (رئيس يكي از چهار مذهب اهل تسنن) روايت مي كند كه گفت: من در زمان حيات امام جعفر صادق عليه السلام به حج مشرف شدم، همين كه وارد مدينه گرديدم داخل خانه ي امام صادق عليه السلام شدم و در ميان راهرو خانه در انتظار اذن دخول نشستم.

در اين اثناء ديدم كودكي (يعني موسي بن جعفر) در آنجا راه مي رود، گفتم:اي پسر! مسافرين در شهر شما كجا بايد قضاء حاجت كنند؟



[ صفحه 51]



حضرت موسي بن جعفر عليه السلام فرمود: بايد از نشستن در كناره هاي جويها، محل ريختن ميوجات، منزلگاه مسافرين، وسط جاده ها، مقابل مسجدها، نزديك در مسجدها، رو به قبله و پشت به قبله بودن خودداري نمايد و خود را به طوري پنهان كند كه ديده نشود (غير از اين چند مكان) در هر جا كه قضاء حاجت كند مانعي ندارد.

ابوحنيفه مي گويد: من از اين سخناني كه از اين كودك شنيدم تعجب كردم!! گفتم: نام تو چيست؟ فرمود: موسي بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب عليهم السلام.

من گفتم: اي پسر! معصيت و گناه از جانب كيست؟

فرمود: گناهان از سه حال خارج نيستند:

1- يا اينكه گناهان از طرف خدا صادر مي شوند - در صورتي كه اين طور نيست - پس براي خدا سزاوار نيست بنده ي خود را براي آن گناهي كه نكرده باشد عذاب نمايد.

2- يا اينكه گناهان از طرف خدا و بنده هر دو به طور شراكت صادر مي شود - در صورتي كه اين طور هم نيست - پس براي شريك قوي سزاوار نيست كه در حق شريك ضعيف ظلم و ستم كند.

3- يا اينكه گناهان فقط از بنده صادر مي شود - در صورتي كه همين طور است - پس اگر خدا اين بنده ي گنهكار را عفو كند به كرم و بخشش خود از او در گذشته و اگر او را عقاب نمايد براي همان گناهي است كه از بنده صادر شده.

ابوحنيفه مي گويد: من بدون اينكه امام جعفر صادق عليه السلام را ملاقات كنم برگشتم و به وسيله ي آنچه كه (از موسي



[ صفحه 52]



ابن جعفر) شنيدم مستغني و بي نياز گرديدم.

نيز علامه ي مجلسي در همان كتاب مي نويسد هارون الرشيد به حضرت موسي بن جعفر گفت: مي خواهم از شما سؤال كنم: چرا علي بن ابي طالب به ميراث خدا از عباس اولي و سزاوارتر بود؟ در صورتي كه عباس عموي پيغمبر بود؟

حضرت موسي بن جعفر فرمود: مرا از جواب اين مسئله معذور دار!

هارون گفت: نه به خدا قسم، من تو را معذور نخواهم داشت، جوابم را بگو!

موسي بن جعفر فرمود: اگر مرا معذور نمي داري پس مرا امان بده!

هارون گفت: تو را امان دادم.

فرمود: پيغمبر اسلام آن كسي را كه مي توانست هجرت كند و نمي كرد وارث قرار نمي داد، پدر تو كه عباس باشد ايمان آورد ولي هجرت نكرد، اما علي بن ابي طالب عليه السلام هم ايمان آورد و هم هجرت كرد. خداي سبحان راجع به اين موضوع (در سوره ي انفال، آيه - 73 -)مي فرمايد:

آن افرادي كه ايمان آورده اند ولي هجرت نكردند نبايد شما را از ولايت آنان چيزي باشد تا اينكه هجرت نمايند.

رنگ هارون از شنيدن اين جواب تغيير كرد و به حضرت موسي بن جعفر گفت: چرا شما خود را به علي كه پدر شما است نسبت نمي دهيد؟ و خود را به پيغمبر خدا كه جد شما است نسبت مي دهيد؟!

موسي بن جعفر فرمود: خداي عليم نسب عيسي بن مريم را



[ صفحه 53]



كه دست هيچ بشري به آن بانو نرسيده بود از طرف مادرش مريم به حضرت ابراهيم خليل مي رساند، چنانكه (در سوره ي انعام، آيه - 84- درباره ي اين موضوع) مي فرمايد: از ذريه و فرزندان حضرت ابراهيم است: داود، سليمان، ايوب، يوسف، موسي و هارون... زكريا، يحيي، عيسي و الياس كه همه آنان از صالحين و نيكوكاران بودند.

پس خدا نسبت عيسي بن مريم را فقط از طرف مادرش به حضرت ابراهيم مي رساند و... همان طور كه خدا حضرت مريم را به وسيله ي عيسي برگزيد و فضيلت داد همان طور هم خداي رؤف فاطمه ي زهراء را به وسيله ي حسن و حسين عليهماالسلام كه دو بزرگ جوانان بهشتند پاك و پاكيزه كرد و فضيلت داد.

نيز در كتاب سابق الذكر مي نگارد: گروهي از يهود به صادق آل محمد صلي الله عليه و آله گفتند: چه معجزه اي بر پيغمبري حضرت محمد (ص) دلالت مي كند؟ فرمود: كتاب او (قرآن) كه بر عقلهاي ناظرين و بينندگان غلبه يافته. به علاوه آنچه از احكام حلال و حرام و غير اينها - كه اگر بخواهيم همه ي آنها را شرح دهيم به طول مي انجامد - كه به آن حضرت عطا فرموده.

يهود گفتند: ما از كجا بفهميم اين موضوع همين طور است كه شما گفتي؟

حضرت موسي بن جعفر - كه در آن موقع كودكي بود و در آنجا حضور داشت - فرمود: ما از كجا بدانيم آنچه كه شما درباره ي معجزات حضرت موسي مي گوييد همين طور باشد؟

گفتند: ما معجزات موسي را از قول صادقين و راستگويان مي فهميم.



[ صفحه 54]



موسي بن جعفر فرمود: صدق اين موضوع را كه من براي شما گفتم - از خبر دادن كودكي كه خدا به او ياد داده - بدانيد، بدون اينكه گويندگان به او ياد داده باشند. در همين موقع بود كه آن گروه يهود گفتند:

اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله و انكم الأئمة الهادية و الحجج من عندالله علي خلقه.

امام جعفر صادق عليه السلام پس از اين جريان برخواست و بين چشمان موسي بن جعفر را بوسيد.



[ صفحه 55]