بازگشت

رهبري تشكيلات سياسي شيعه


اين بخش از فعاليت امام (ع) - به اقتضاي طبيعت آن - كاملاً سري و به دور از چشم دشمنان و حتي دوستان عوام، انجام مي گرفت و تنها خواص از كم و كيف آن مطلع بودند؛ از اين رو، براي اثبات آن نبايد در انتظار دلائل و مستندات روشن بود، ولي از شواهد و قراين زيادي در زندگي آن گرامي و شيعيان مي توان تا حدودي به بعضي از ابعاد اين حركت پي برد.

وجود مفضل بن عمر جعفي به عنوان «باب» امام (ع) [1] ، تقسيم ياران آن حضرت ميان افراد عادي، افراد مورد اعتماد و خواص از سوي محدثان و دانشمندان رجالي [2] ، سعايت محمدبن اسماعيل، برادرزاده آن گرامي نزد هارون كه همزمان دو خليفه بر روي زمين؛ يكي در حجاز (موسي بن جعفر (ع) و ديگري در عراق (هارون) فعاليت دارند و براي آنان خراج و ماليات جمع مي شود! [3] ، داستان گرفتاري محمد بن ابي عمير به دست نيروهاي امنيتي هارون و درخواست افشاي اسامي شيعيان توسط وي [4] ، توصيه ي مؤكد آن گرامي بعضي از ياران خود را به كتمان و هشدار به اين كه افشاي اين امر همان و كشته شدن همان [5] و ده ها شاهد ديگر، همه از وجود تشكيلات سياسي منسجم و سازمان يافته اي تحت رهبري الهي امام كاظم (ع) خبر مي دهد. اين بخش را با يك نمونه به پايان مي بريم.

شعيب عقرقوفي، خدمتكار خود، مبارك را با دويست دينار پول و يك نامه به مدينه نزد موسي بن جعفر (ع) فرستاد. مبارك وقتي به مدينه رسيد متوجه شد امام (ع) به مكه رفته است. از اين رو، عازم مكه شد. او مي گويد: در ميان راه مكه و مدينه شبي از هاتفي شنيدم كه مي گويد: اي مبارك، خادم شعيب عقرقوفي! گفتم اي بنده خدا تو كيستي؟ گفت: من معتب هستم. ابوالحسن فرمود: نامه را بده و آنچه را همراه داري در مني به ما برسان.



[ صفحه 177]



من نامه را به او دادم و در مني به محضر آن حضرت شرفياب شدم و دينارهايي را كه با خود داشتم به او تقديم كردم.... [6] .

دو نكته ي مهم امنيتي و تشكيلاتي در اين روايت حائز اهميت است.

نخست، فرستادن امام (ع) معتب را بر سر راه مبارك و تحويل گرفتن نامه او. معلوم مي شود نامه يك نامه ي معمولي و فردي نبوده است، بلكه محتواي آن به تشكيلات سياسي شيعه مربوط مي شده است و امام (ع) از بيم آن كه مبادا نامه به دست جاسوسان حكومت بيفتد معتب را فرستاده و نامه را تحويل گرفته بود.

نكته دوم، تعيين محل ديدار مبارك با امام (ع) و تحويل دينارهاست. امام (ع) مني را براي اين ديدار تعيين كرد كه مناسبترين جا براي اين نوع ملاقاتهاست؛ هم از نظر بودن فرصت كافي و هم از نظر امنيتي.


پاورقي

[1] در بخش تاريخ زندگاني امام صادق (ع)، درس شانزدهم درباره مفهوم سياسي «باب» توضيح لازم داده شد.

[2] ر. ك: مناقب، ج 4، ص 325.

[3] ر. ك: فرق الشيعه، ص 68 (پاورقي).

[4] در درس پانزدهم تفصيل آن شد.

[5] ر. ك: بحارالانوار، ج 47، ص 344.

[6] همان، ج 48، ص 76 - 77.