بازگشت

كمك هاي مالي و اقتصادي به شيعيان


از جمله اقدامات موسي بن جعفر (ع) نسبت به شيعيان، رفع كاستي ها و مشكلات مالي و اقتصادي آنان بود. پيش از اين، موضوع بخشش هاي فراوان امام (ع) و كيسه هاي پول آن حضرت را كه ضرب المثل همگان شده بود يادآور شديم. [1] بدون شك اين حركت گسترده و فراگير امام (ع) را نبايد صرفاً از بعد اخلاقي و به انگيزه دستيابي به پاداش اخروي اين فضيلت اخلاقي ارزيابي كرد؛ بلكه علاوه بر اين جهت، بعد سياسي و اقتصادي آن نيز در خور تأمل است. زمامداران عباسي كه سعي مي كردند با وارد آوردن فشار اقتصادي بر شيعيان آنان را در برابر حكومت خود وادار به تسليم نمايد، امامان



[ صفحه 179]



عليهم السلام از اين طريق و تحت پوشش يك عمل و سجيه ي اخلاقي، توطئه آنان را خنثي و مشكلات مالي پيروان خود را تا حد زيادي حل مي كردند.

گرچه نمونه هايي كه پيش از اين ذكر كرديم براي اثبات اين محور از فعاليت امام كاظم (ع) كافي است، ليكن براي تيمن در اين درس نيز دو نمونه ديگر را ذكر مي كنيم.

- دزدان اموال بكار قمي يكي از ياران موسي بن جعفر (ع) را در جريان سفر وي به حج ربودند. وي به مدينه آمد و تصميم گرفت از طريق كارگري پولي به دست آورد و خود را به منزلش (كوفه) برساند. وي بنا به تقاضاي مردي به منزلي رفت و در آنجا مشغول به كار شد.

در يكي از روزها كه وي مشغول كار بود، موسي بن جعفر (ع) در محل كار حاضر شد و او را نزد خود فراخواند و از حال و وضعش پرسيد. او قصه خود را تعريف كرد.

روز بعد، امام (ع) دوباره در محل كار او حاضر شد و كيسه پولي را به وي داد و فرمود: اين را بگير كه تو را به كوفه مي رساند؛ سپس از وي خواست به كوفه برود. نامه اي نيز به وي داد تا در كوفه به علي بن ابي حمزه بدهد.

بكار به كوفه رفت ولي متوجه شد دزدان چند روز پيش از رسيدن وي به كوفه به مغازه اش دستبرد زده و هر چه در آن بوده به يغما برده اند. وي نامه را به علي بن ابي حمزه داد. وقتي نامه را گشود ديدند موسي بن جعفر (ع) علي بن حمزه را مأمور كرده چهل دينار به بكار بدهد.

بكار مي گويد: من حساب كردم، ديدم ارزش اموالي كه دزدان از مغازه من برده بودند، همان چهل دينار بود. در نامه امام (ع) خطاب به علي بن ابوحمزه آمده بود: «به بكار، قيمت آنچه را از او به سرقت برده اند، چهل دينار بده!» [2] .

- كمك هاي پيشواي هفتم (ع) به شيعيان محدود به كمك هاي نقدي او نمي شد. بلكه گاهي صورت هاي ديگري داشت. نوشته اند: آن حضرت مزرعه اي در نزديك مدينه خريد؛ سپس آن را به فرزندان مصادف (خدمتكار خود) بخشيد. [3] .



[ صفحه 180]




پاورقي

[1] ر. ك: درس سوم.

[2] بحارالانوار، ج 48، ص 62 - 64 (با تلخيص).

[3] ر. ك: تنقيح المقال، ص 217 و معجم رجال الحديث، ج 18، ص 168.