بازگشت

رياست طلبي


هارون نسبت به حكومت سخت آزمند بود و به جز آن به چيزي نمي انديشيد. از اين رو، حاضر بود براي حفظ آن دست به هر جنايتي بزند. وي از ميزان رياست طلبي خود در اين سخن معروفش پرده برداشته است كه:

«چنان چه رسول خدا نيز در امر حكومت به ستيز با من برخيزد سرش را بر باد خواهم داد.» [1] .

هارون در بياني ديگر اين هشدار را به فرزندش مأمون نيز داده و گفته است:

«اگر تو نيز در اين امر با من به نزاع بپردازي سرت را از تنت برخواهم گرفت؛ چرا كه سلطنت و حكومت عقيم است» [2] .

طبيعي است كسي كه چنين نگرشي به حكومت دارد، و رياست طلبي آنچنان چشم او را كور كرده كه نه پيامبر (ص) مي شناسد و نه فرزند، از تمام توان خود و هر وسيله ممكن براي از ميان برداشتن مخالفان حكومت خويش بهره مي گيرد. و چون امام كاظم (ع) در رأس مخالفان و مزاحمان حكومت استبدادي و ضد خدايي وي قرار داشت، هارون تمامي سعي خود را براي از ميان برداشتن آن حضرت به كار گرفت كه در نهايت منجر به دستگيري و شهادت او شد.


پاورقي

[1] حياة الامام موسي بن جعفر (ع)، ج 2، ص 450.

[2] عيون اخبار الرضا (ع)، ج 1، ص 74.