بازگشت

شايستگي هاي فردي


دومين راه اساسي شناخت امامت موسي بن جعفر (ع) برجستگي ها و شايستگي هاي فردي آن حضرت است كه در مقاطع مختلف زندگي وي تجلي كرده است؛ از شگفتي هاي لحظه ولادت گرفته تا كرامات دوران خردسالي، نوجواني، جواني و امامت كه در درس هاي پيشين به بعضي از آنها اشاره كرديم. در اين جا براي تأكيد به دو مورد ديگر اشاره مي كنيم.

- شگفتي ولادت: حميده، مادر امام كاظم (ع) مي گويد: وقتي فرزندم موسي متولد شد دست بر زمين نهاد و سر بر آسمان برافراشت.

امام صادق (ع) با شنيدن اين مطلب به همسرش فرمود: اين، نشانه ي ولادت رسول خدا (ص) و جانشين اوست.

ابوبصير پرسيد: چگونه؟

امام (ع) فرمود: چون زمان انعقاد نطفه ي اين پسرم فرا رسيد فرشته اي نزد من آمد و شربتي داد تا بنوشم؛ آن چنان كه به ديگر امامان مي داد. من با خوشحالي برخاستم و از



[ صفحه 74]



آنچه خداوند به من خواهد بخشيد آگاه گشتم و نزد حميده رفتم و نطفه ي فرزندم منعقد گرديد. پس شما او را بشناسيد و از وي كناره نگيريد؛ سوگند به خدا، او پس از من امام و صاحب شماست. [1] .

- سخن گفتن به زبان هاي مختلف: از جمله نشانه هاي مهم امامت كه براي همگان محسوس بود و افراد با مشاهده آن به حقانيت امامت اذعان پيدا مي كردند سخن گفتن امامان (ع) به زبان هاي گوناگون افرادي بود كه از نقاط مختلف جهان اسلام به حضور آن بزرگوران مي رسيدند.

تاريخ موارد زيادي از سخن گفتن موسي بن جعفر (ع) به زبان هاي مختلف را ثبت كرده است كه براي نمونه به دو مورد اشاره مي كنيم.

- امام كاظم (ع) پس از بيان راه هاي شناخت امام براي ابوبصير فرمود: هم اكنون نشانه اي به تو ارائه خواهم داد. لحظاتي نگذشت كه مردي خراساني به حضور امام (ع) شرفياب شد و با امام (ع) با زبان عربي سخن گفت ولي امام كاظم (ع) پاسخ او را به فارسي داد.

مرد خراساني عرضه داشت: سوگند به خدا از اين جهت به فارسي سخن نگفتم كه گمان مي بردم شما به خوبي نمي توانيد پاسخ بگوييد.

امام (ع) با تعجب فرمود: سبحان الله! اگر من توانايي پاسخگويي به تو را (به زبان فارسي) نداشته باشم در آنچه كه سزاوار آن هستم (امامت) چه فضل و برتري بر تو دارم؟!

سپس افزود: اي ابومحمد! سخن و زبان هيچ يك از مردم و حتي حيوانات و هر موجود جانداري بر امام پنهان نيست (و امام از همه ي آنها آگاهي دارد).

پيشواي هفتم (ع) در اين جريان دو نشانه از نشانه هاي امامت را به ابوبصير ارائه داد. نخست، خبر دادن از غيب و ديگر، سخن گفتن به زبان فارسي؛ سپس به صورت يك قاعده ي كلي فرمود: امام به همه ي زبان ها حتي منطق حيوانات و تمامي موجودات زنده آگاه است و گرنه بين او و ديگران فرقي نيست.

- علي بن ابوحمزه مي گويد: نزد ابوالحسن (ع) بودم كه سي برده ي حبشي كه براي آن



[ صفحه 75]



حضرت خريداري شده بودند وارد شدند. امام (ع) با يكي از آنان، ساعتي به گفتگو پرداخت و همه ي آنچه را كه تصميم داشت بگويد به وي فرمود. سپس درهمي به او داد و فرمود: به هر يك از يارانت در هر ماه سي درهم بده، پس از اين آنان از محضر امام بيرون رفتند.

به امام (ع) عرض كردم: فدايت شوم! مي ديدم اين جوان به زبان حبشي سخن مي گفت، چه دستوراتي به وي داديد؟

فرمود: به وي دستور دادم كه با يارانش به نيكي رفتار كند و به هر يك از آنان در هر ماه سي درهم بپردازد. علت انتخاب وي اين بود كه چون به او نگريستم، او را جواني خردمند از فرزندان فرمانروايشان يافتم؛ از اين رو، او را بدانچه لازم دانستم سفارش كردم. او همه ي سفارش هاي مرا پذيرفت.

سپس خطاب به علي بن ابوحمزه فرمود: شايد از سخن گفتن من با او به زبان حبشي تعجب كردي؟ تعجب نكن! آنچه از (توانمندي ها و كمالات و فضائل) امام بر تو پوشيده مانده شگفت انگيزتر و بيشتر است؛ و آنچه ديدي در مقايسه با معلومات و آگاهي هاي (گسترده و لايتناهي) امام تنها در حد قطره اي است كه يك پرنده با منقارش از دريا مي گيرد. آيا مي پنداري با برداشتن اين قطره چيزي از آب دريا كاسته مي شود؟ امام به منزله ي اقيانوس است كه آنچه نزد اوست پايان نمي پذيرد و شگفتي هايش بيشتر از اينهاست (كه مي بينيد) و همانگونه كه اگر پرنده اي با منقارش قطره اي از آب دريا را بر دارد از آب دريا كاسته نمي شود، دانش عالم (و امام) را نيز هيچ چيز نمي تواند بكاهد و عجايب و شگفتي هاي (درياي وجودش) هيچگاه پايان نمي پذيرد. [2] .

اقدامات و تلاش هاي موسي بن جعفر (ع) در ارائه ي راه ها و نشانه هاي شناخت امام و تطبيق آن نشانه ها به وجود مبارك خود به آنچه شمرديم محدود نمي شود.ان شاءالله در درس هاي آينده در بخش فعاليت هاي امام (ع) با تفصيل بيشتر به اين بحث مي پردازيم.



[ صفحه 76]




پاورقي

[1] المحاسن، ج 2، ص 314 و بحارالانوار، ج 48، ص 3.

[2] بحارالانوار، ج 48، ص 101.