بازگشت

رشد اقتصادي


دولت اسلامي در آن روزگار از نظر اقتصادي به اوج پيشرفت خود رسيده بود. وسعت قلمرو اسلامي و فتوحات تازه، غنائم و اموال وافري را كه از تمامي نقاط دنياي اسلام روانه ي پايتخت و خزانه ي دولت مي كرد.

دولتمردان كه تعهد و تقيدي نسبت به مسلمانان و بيت المال مسلمين نداشتند و خود را در برابر مشكلات اقتصادي توده مردم و عمران و آبادي جامعه ي اسلامي مسؤول نمي دانستند، اين اموال فراوان را در راه عياشي و گسترش فساد و بزم هاي سلطنتي خود خرج مي كردند و آنچه از اين موارد، افزون مي آمد در خزانه هاي حكومتي احتكار مي شد تا در روز نياز در راستاي مصالح سلطنتي بكار گرفته شود. مورخان نوشته اند:



[ صفحه 79]



«منصور در آستانه ي سفر به حج در سال 158 فرزندش مهدي را فراخواند و درباره امور مربوط به خود و خانواده اش و مسلمانان سفارش هايي به وي كرد و دستورات لازم را داد. در ميان سفارش هايش بر اين نكته تأكيد كرد كه تا زمان مرگ وي در هيچ يك از خزانه هاي مملكتي را نگشايد؛ زيرا موجودي نقدينگي آنها به حدي است كه چنانچه از سوي مردم تا ده سال هيچگونه خراج و مالياتي پرداخت نشود براي اداره كشور در طول اين مدت كفايت مي كند.» [1] .

اين روند در دوران هارون رو به افزايش بود، چندان كه وي سرمست و مغرور از آن همه ثروت و ماديات در حالي كه بر پشت خوابيده بود و به ابرها مي نگرسيت خطاب به آنها گفت:

«چه به شرق برويد و چه به غرب، سرانجام خراج شما نصيب من خواهد شد.» [2] .


پاورقي

[1] البداية النهاية، ج 10، ص 130.

[2] امامان شيعه و جنبش هاي مكتبي، ص 221 و تاريخ اسلام، حسن ابراهيم حسن، ج 2، ص 62.