بازگشت

قاسم


قاسم بن موسي فردي جليل القدر، نيكوكار و با تقوا و پس از امام رضا (ع)، محبوب ترين و گرامي ترين فرزندان نزد موسي بن جعفر (ع) بود.

يزد بن سليط مي گويد: از موسي بن جعفر (ع) درباره امام پس از او پرسيدم. فرمود:

«من به فرزندم علي وصيت كردم؛ ولي اگر من اختياردار امر امامت بودم، امامت را در فرزندم قاسم قرار مي دادم، به خاطر محبت و رأفتي كه نسبت به او دارم، ليكن امر امامت به دست خداست و او هر كه را بخواهد تعيين مي كند.» [1] .

در روايتي ديگر آمده است: يكي از فرزندان موسي بن جعفر سخت بيمار بود و در آستانه مرگ قرار داشت. امام (ع) به فرزندش قاسم فرمود: پسرم برخيز و بر بالين برادرت سوره «و الصافات» را بخوان. قاسم شروع كرد به خواندن آن سوره و چون به آيه: «أهم أشد خلقا ام من خلقنا» رسيد، برادرش جان سپرد. [2] .

اين دو روايت بيانگر ميزان محبت و عنايت موسي بن جعفر (ع) نسبت به فرزندش قاسم است كه منشأ آن را بايد در كمالات نفساني و سجاياي اخلاقي وي جستجو كرد.

قاسم در دوران هارون كه علويان، سخت تخت تعقيب و فشار بودند مدينه را مخفيانه ترك كرد و به «سوري» رفت و در آنجا بدون آن كه خود را بشناساند تنها و به دور از خانواده زندگي مي نمود.

شرايط سخت زندگي در غربت، آگاه نبودن از اوضاع و احوال خانواده در مدينه، گرفتاري و آوارگي خاندان پيامبر (ص) به ويژه پدر بزرگوارش به دست مزدوران هارون الرشيد و دسترسي نداشتن شيعيان به امام زمانشان، زندگي را به كام قاسم تلخ كرده قلبش را



[ صفحه 8]



بيش از پيش مي آزرد، و سرانجام او را در بستر مرگ انداخت. قاسم كه آثار مرگ را در وجود خويش احساس كرد، خود را به مردم آن منطقه شناسانيد و پس از مدتي كوتاه درگذشت [3] و قبر مطهر او در قريه «شوشه» در سرزمين بابل است. [4] .

سيد بن طاووس بر استحباب زيارت قبر او تصريح كرده و آن را در ثواب قرين زيارت قبر مطهر حضرت اباالفضل و علي اكبر عليهماالسلام قرار داده، سپس زيارت مخصوصي براي او ذكر كرده است. [5] .


پاورقي

[1] كافي، ج 1، ص 213 و تنقيح المقال، ج 2، ص 26، ترجمه قاسم بن موسي.

[2] كافي، ج 3، ص 126. و بحارالانوار، ج 48، ص 289.

[3] ر. ك: حياة الامام موسي بن جعفر (ع)، ج 2، ص 430 - 431.

[4] معجم البلدان ذيل شوشة.

[5] ر. ك: تنقيح المقال، ج 2، ص 26، ذيل قاسم بن موسي.