بازگشت

كينه توزي نسبت به علويان


مهدي عباسي گرچه در ابتداي امر با مخالفان از جمله علويان مدارا كرد، ليكن پس از استقرار در مسند خلافت بدين نتيجه رسيد كه بقاي سلطنتش جز با فشار و سختگيري نسبت به شيعيان و علويان امكان پذير نيست، از اين رو، سياست پدرش منصور را پي گرفت؛ علويان نجات يافته از چنگال پدرش را تعقيب و دستگير كرد. كه علي بن عباس و عيسي بن زيد از جمله آنان هستند. علي بن عباس علوي توسط نيروهاي مهدي دستگير و به وسيله سم مسموم و شهيد شد. عيسي بن زيد بن علي از بيم جان خود متواري شد و در كوفه در منزل يكي از شيعيان پنهان گشت و حتي پس از آن كه با يكي از دختران تهيدست كوفه ازدواج كرد، خود را به اعضاي خانواده اش معرفي نكرد. [1] .

مهدي روزي يعقوب بن داوود را احضار كرد و پس از بخشيدن عطايايي - از جمله



[ صفحه 96]



چند فرش گرانقيمت، كنيزي زيبا و صد هزار درهم - به وي او را مأمور كرد تا فردي علوي را كه فكر خليفه را به خود مشغول ساخته بود به قتل برساند. [2] .

مهدي براي نشان دادن دشمني و كينه ي خود نسبت به خاندان پيامبر (ص) كساني را كه لب به ناسزاگويي و مذمت اهل بيت مي گشودند مورد محبت و نوازش قرار مي داد. به عنوان نمونه، «بشار» شاعر فتنه انگيز و خود فروخته ي درباري كه به كفر و الحاد معروف بود اشعاري در مذمت خاندان رسالت سرود و ضمن آن، آنان را كه از طريق حضرت فاطمه (ع) به رسول خدا (ص) منتسب مي شدند، با وجود عمو (عباس بن عبدالمطلب) محروم از ارث اعلام كرد و نتيجه گرفت كه فرزندان عباس، وارث رسول خدا هستند نه فرزندان حضرت زهرا (ع).

مهدي وقتي از اشعار بشار مطلع شد مبلغ هفتاد هزار درهم صله به وي داد. [3] .

قاسم بن مجاشع تميمي هنگام وفات، مهدي عباسي را وصي خود قرار داد. پس از درگذشت قاسم، مهدي وصيت نامه ي او را خواند، هنگامي كه به اين جمله رسيد: «قاسم شهادت مي دهد كه محمد (ص) فرستاده ي خدا و علي بن ابي طالب وصي او و ارث امامت پس از اوست» وصيت نامه را دور انداخت و دنباله ي آن را نخواند. [4] .


پاورقي

[1] ر. ك: الشيعه و الحاكمون، ص 152.

[2] ر. ك: كامل، ابن اثير، ج 6، ص 71.

[3] حياة الامام موسي بن جعفر (ع)، ج 1، ص 445.

[4] كامل، ابن اثير، ج 6، ص 84.