بازگشت

هادي


با مرگ مهدي در سال 169 هجري قمري [1] فرزندش موسي ملقب به هادي به خلافت رسيد. وي كه در زمان تصدي خلافت 24 سال داشت، فردي مغرور، ناپخته، عياش، سنگدل و بدخوي و سختگير بود. [2] و در انجام اعمال ناشايست و سبك به قدري جري و متهتك بود كه حتي شؤون ظاهري خلافت را رعايت نمي كرد. [3] .

وي پيش از رسيدن به خلافت به قدري در ميگساري و گردآوري نديمان و آوازه خوانان به گرد خود افراط مي كرد كه گاهي پدرش آن را تحمل نكرده دستور مي داد هم بزمان او را به زندان افكنند تا دست وي از آنان كوتاه شود. [4] .

هادي در دوران زمامداري با آزادي و امكانات بيشتر، اموال عمومي را صرف عياشي و عيش و نوش هاي شاهانه ي خود كرد. وي خوانندگاني همچون «ابراهيم موصلي» را به دربار جذب كرد و در قبال آوازه خواني آنان، بيت المال را به جيب آنها سرازير نمود. «ابراهيم موصلي» موفق شد در يك روز صد و پنجاه هزار دينار پول آوازه خواني از هادي بگيرد.» [5] .

خليفه در قبال يك بيت شعري كه «عمر بن بزيع» در ستايش او گفته بود، سيصد هزار درهم به وي صله داد، و حتي روزي به ازاي چند شعر طرب انگيز، كليد خزانه ي بيت المال را به «ابراهيم موصلي» داد و گفت: هر قدر مي خواهي بردار! او وارد خزانه شد و پنجاه هزار دينار برداشت. [6] .

در نتيجه ي اين بذل و بخشش هاي بي حساب خليفه، خوانندگان و رقاصان ثروت انبوهي گرد آوردند. و اموال و مستغلات «ابراهيم موصلي» خواننده معروف را 24 ميليون درهم



[ صفحه 100]



برآورد كردند و اين غير از درآمد ماهانه اش بود كه بالغ بر ده هزار درهم مي شد. [7] فرزند ابراهيم گفت: اگر هادي بيش از اين عمر مي كرد ما حتي ديوارهاي خانه مان را از طلا و نقره مي ساختيم. [8] .


پاورقي

[1] الفخري، ص 181.

[2] مروج الذهب، ج 3، ص 325.

[3] تاريخ الخلفاء، ص 279.

[4] الفخري، ص 171.

[5] الاغاني، ج 5، ص 163.

[6] الوزراء و الكتاب، ص 175 و الاغاني، ج 5، ص 184.

[7] الاغاني، ج 5، ص 163.

[8] همان.