بازگشت

خلاصه


پس از منصور، فرزندش مهدي به خلافت رسيد. سياست او در برخورد با مردم ملايم تر بود. وي به محض رسيدن به خلافت فرمان عفو عمومي صادر كرد، اموال مردم را كه پدرش بناحق گرفته بود بدانان بازگرداند، از اين رو، مردم از به قدرت رسيدن او خشنود شدند. ولي با استقرار در مسند خلافت تغيير سياست داد. وي اموال و ثروت هاي برجاي مانده از پدرش را صرف عياشي، ميخوارگي و بزم هاي سلطنتي كرد و معتقد بود زندگي بدون بزم و نديمان، خير و لذتي ندارد.

خليفه در اثر اشتغال به عياشي از اداره مملكت باز ماند و بازار رشوه خواري و فساد اداري در همه جا رواج پيدا كرد.

رفتار مهدي با علويان برخلاف روزهاي نخست حكومتش بسيار خشن و ستمگرانه بود. و به هر يك از آنان دست مي يافت دستگير كرده و مي كشت. امام كاظم (ع) به عنوان كانون خطر براي عباسيان، از سوي مهدي همواره مورد اذيت و آزار قرار مي گرفت. بارها به مركز خلافت احضار و يك بار تهديد به قتل شد.

هادي چهارمين خليفه عباسي بود كه پس از پدرش مهدي بر سر كار آمد. وي كه جواني سبكسر و ناپخته بود در طول مدت يك سال و اندي حكومت خود در عياشي و حيف و ميل بيت المال مسلمانان و نيز ظلم و ستم به علويان و ايجاد رعب و وحشت در جامعه، دست كمي از نياكان خود نداشت.



[ صفحه 102]



پرسش

1- علت سرور و خشنودي مردم از به قدرت رسيدن مهدي چه بود؟

2- مهدي عباسي پس از استقرار در مسند خلافت چه روش و سياستي اتخاذ كرد؟

3- برخورد مهدي عباسي با علويان چگونه بود؟

4- امام كاظم (ع) از سوي مهدي عباسي مورد چه اذيت و آزارهايي قرار گرفت؟

5- هادي عباسي چه مدت حكومت كرد و در مدت حكومتش چه سياست و روشي در پيش گرفت؟



[ صفحه 103]