بازگشت

علي بن عيسي اربلي


«مناقب امام كاظم عليه السلام و فضايل و معجزات آشكار و دلايل و صفات نوراني اش و آثار نجابت و بزرگي اش همه، گواه بر اين است كه آن بزرگوار، قله ي شرف و اوج بزرگواري را برگزيده و تا آخرين مرحله ي امتيازات بالا رفته و به بلندترين درجه رسيده است. مركب سيادت براي او كاملا رام شده و در بالاترين حد آن قرار گرفته است و بر غنائم بزرگي حاكم شده و ارزشمندترين آنها را در اختيار گرفته و برگزيده است:



تركت و الحسن تأخذه

تصطفي منه و تنتجب



فانتقت منه محاسنه

و استزادت فضل ما تهب [1] .

اصول او سر كشيده تا به بالاترين مرتبه ي جلال رسيده و شاخه هاي آن به حدي وارسته است كه كسي تا بدانجا نرسيده است، بزرگي و بزرگواري از تمام اطراف آن سرازير و قطره هاي شرافت و مجد از كناره هاي آن مي چكد.

از هر سو جويبارهاي عظمت به سمت او سرازير است و در وجود او سيلابهاي بزرگي گرد آمده است. ابر ريزان، قطره اي از كرم او و درياي بي كران، جرعه اي از بخشش و عطاي او است. و اهل محبت خالص، در شمار بردگان و خدمتگزاران او، ستاره ي شعري، آويخته به دست او است و راهي براي درخشش در مقابل او ندارد، بوستانها به خو و خصلتهاي او مانند، در حالي كه چشمه سار بوستانهاي باران رسيده را، آرامشي نيست.

آن بزرگوار سپيده اي است در افق زمان، سپيده ها و روزهاي روشن چيستند؟ او روشن تر از خورشيد و ماه است - اين مقايسه ي با خورشيد و ماه، در حد توان گوينده است - بلكه او به خدا سوگند، كه بالاتر از اين اوصاف و ارجمندتر و والا نسب تر از اين ويژگيها و فوق اينها است. چگونه ستايشها به حقيقت مقام او برسد و يا همت والا، به وصف افتخارات او مي رسند و يا اسبان تيزتك قلم ها در مرغزارهاي صفات او، به جولان درآيند و خيال و اوهام، در ذكر حالات او كارگر باشد؟!



[ صفحه 202]



او فرو خورنده ي خشم و روزه دار شدت گرما است، عنصرش بزرگوار و عظمتش هم نو و هم از قديم است و سيماي سروريش زيبا آفريده شده و به هر چه توصيف شود، سزاوار. پدرانش بزرگوار و فرزندانش گرامي، دينش استوار، و حقي است آشكار، و در برابر امر خدا توانا و امانتدار، گوهر فضيلتش گرانقدر، توصيف كننده اش نه دروغ مي گويد و نه سوگند ياد مي كند. در مراتب نيكي به مرتبه اي بي نظير رسيده و من در اين باره، نسبت به مقام او و پدران و فرزندانش سوگند ياد مي كنم. بسا فضيلت والا و منقبتي كه در عظمت شأن او بس. با اين همه، نسبت به او اين اوصاف كم هستند و هر مزيت و افتخار كه بشمارند درباره ي ايشان صادق، و بر ديگران محال است.

بزرگان به ايشان منسوبند و دانشمندان همه از آنان برخوردار و بزرگواران همه شاگردان آنان، ايشان راهنمايان به سوي خدايند. بنابراين از ايشان پيروي كن» [2] .


پاورقي

[1] يعني: تو را با خوبيها و نيكي ها واگذاشتند تا هرچه خواهي از آنها برگيري و انتخاب كني و تو خوبترين خوبها را گل چين كردي و خوبيها به لطف تو فضيلت بيشتري يافتند.

[2] كشف الغمه: ص 255.