بازگشت

محمد بن ابي العباس


منصور يك پزشك نصراني را به خدمت گرفته بود، تا در قتل كساني كه نمي خواست علني شوند، او را ياري كند. اين پزشك مردي سنگدل و درشت خو بود. او تعدادي از نيكان را به وسايل پزشكي، مطابق دستور منصور غافلگير كرده و كشت. از جمله ي كساني را كه ناگهاني كشت، محمد بن ابي العباس بود كه منصور سفارش قتل او را داده بود، او زهر كشنده اي فراهم كرد و منتظر بيماري اي بود كه محمد مبتلا شود، تبي بر او عارض شد و به اين پزشك مراجعه كرد و او نيز زهر را به وي داد، وقتي كه زهر را خورد، تمام اعضاي داخل بدن قطعه قطعه شد و فوري مرد، مادرش نزد منصور به شكايت رفت، منصور دستور داد تا سي تازيانه به پزشك زدند و چند روزي هم او را زنداني كردند و بعد آزاد نمودند و سي صد دينار به وي دادند.

اين بود بخشي از آدمكشي هاي منصور، كه خود دلالت بر روحيه ي ناپاك او دارد كه هيچ بويي از گذشت و رحم در آن استشمام نمي شد. در صورتي كه مي توانست با آنها به احسان رفتار كند و اگر از آنها مي ترسيد كه در برابر سلطنت او قيام كنند، تحت نظر خود قرار دهد. اما چنين روشي از انگيزه هاي آميخته به كينه و قساوت او بدور بوده است.