بازگشت

سخن ابن ساعي


امام، فقيه بن ساعي درباره ي عوامل نهضت هاي علويان سخن گفته، كه سخنش بر دلايل محكم و استواري مبتني است:

«براستي هر كس به دقت در تاريخ اسلام بنگرد، به يقين خواهد دانست كه تمام كساني كه از خاندان پيامبر (ص) قيام كردند، جز آن كه مصيبت ببينند و در تنگنا و مشقت باشند و دچار تنگدستي و فقر گردند و از سوي دشمنان خوار گردند، چيز ديگري نبوده است، زيرا كه اموي ها بر غير عرب و ناتوانان عرب، منت نهاده و صدها هزار دينار مي بخشيدند و به آنها اراضي و باغها مي دادند و به سرپرستي كشورها مي گماردند و به وزارت خود درمي آوردند.

اما به فاطميان سخت گيري مي كردند تا آن جا كه آنها در تنگنا و گرفتاري شديد قرار مي گرفتند، به حدي كه بهاي خريد يك كنيز زنگي را نداشتند تا بدان وسيله



[ صفحه 435]



دامن خود را پاك دارند و پول خريد لباسي را نداشتند تا بدن خود را بپوشانند، از طرفي مي ديدند، فرومايگاني كه بني اميه را بيش از حد مي ستايند و در مجالس آنها دلقكي مي كنند و در باده گساري و فسق و فجور آنها شريكند، در ناز و نعمت اند و در ميان انواع رفاه مي غلتند، آن جا بود كه شرافت و طبع بلند فاطميان به جوش مي آمد و خروج مي كردند، نه آن كه از طاعت حكومت بيرون رفته و بيعت شكني كنند، بلكه مي گفتند: زمين خدا پهناور است و هر كدامي به يك ناحيه از نواحي زمين كه گروهي از امت جدشان مي زيسته، مهاجرت مي كردند، و هنگامي كه به نزد آنها مي رفتند، فتوت ديني آنها باعث مي شد كه مقدم ايشان را گرامي داشته و احترام مي كردند و به آنان علاقه ي قلبي پيدا كرده و اطرافشان جمع مي شدند، و چون به امويان خبر مي رسيد كه مردم با كسي از فاطميان چنين برخورد كرده اند، مي گفتند: سوگند به پروردگار كعبه كه او قيام كرده و سپاه و لشگر به جانب او گسيل مي داشتند، و او را به حال خود نمي گذاشتند تا اين كه شهيد مي ساختند و همين طور بني عباس!

و اين نبود، جز آن كه خداوند متعال براي خاندان پيامبرش، در اين دنياي فاني، غم و مصيبت، و در سراي باقي، ناز و نعمت را برگزيده است و خداوند در هر زماني آنان را آينه ي تمام نماي، رفتار مردم آن زمان، نسبت به خداي متعال قرار داده است. بنابراين، آن گاه كه اهل بيت عليهم السلام مورد احترام مردم بوده و از طرف ايشان پشتيباني مي شدند، و از خوف و ترس آنان جلوگيري كرده و به نيازمندانشان كمك نموده و نيازهايشان را برآورده مي ساختند، حال و رفتار مردم آن زمان نسبت به خدا خوب بوده و در دوراني كه چنين نبود، حال مردم نسبت به خداوند برعكس بود.

اهل بيت عليهم السلام - خداوند از آنان راضي باد! - در پيشگاه خداوند جايگاهي والا و مقام بزرگي دارند،به وسيله آنان، خداوند امت را هدايت نموده و ظلمت و گمراهي را از آنان زدوده است. و جدشان (ص) رحمت براي همه ي مردم بوده است



محبتهم دين و ودهم هدي

و بغضهم كفر و نصرهم تقوي [1] .

نظر امام ابن ساعي، نظر بسيار درستي است، زيرا كه محروميت علويان از



[ صفحه 436]



حقوق طبيعي خويش و تندروي ها در مورد به تنگناي مادي گذاشتن آنها، به طوري كه فردي از آن ها بقدر سدرمق و پوشش تن نداشته باشد، از عواملي بودو كه آنان را وادار به قيام و مرگ در زير سايه ي سرنيزه ها - آزادمردانه و شرافتمندانه - ساخت.

پس از اين بحث و بررسي كوتاه از انگيزه هاي نهضت علويان، برمي گرديم به آن ظلم و ستم هايي كه از دست منصور ديدند.


پاورقي

[1] مختصر اخبار خلفاء: ص 26، يعني:

دوستي ايشان، ديانت، و محبتشان هدايت و دشمني با ايشان و ياري ايشان تقوا است.