بازگشت

وراثت


دانشمندان وراثت و روانشناسي برآنند كه وراثت از وسايل بسيار مؤثر در ساختار روان و رشد فكري است، هوشياري و ساير پختگيهاي عقلاني انسان رابطه ي تنگاتنگ با وراثت دارند، بنابراين فرزند، تنها در ويژگيهاي ظاهري به پدر و مادر شباهت ندارد، بلكه در ويژگيهاي ذاتي و در باريكترين صفات همانند آنها است.

هكسلي [1] مي گويد:

«هيچ اثر و يا ويژگي نيست كه مربوط به عضوي از اعضا باشد مگر اين كه به وراثت و يا محيط برمي گردد، اما وجود وراثت زمينه ساز اين ويژگيها است ولي محيط خيلي زود آن را تحقق مي بخشد، پس وجود وراثت از اينرو جز نوعي قدرت بر اثرگذاري و اثرپذيري نيست، البته با هر نوع محيطي به گونه اي خاص تحقق مي يابد...»



[ صفحه 74]



معناي اين سخن آن است كه تمام آثار و خواصي كه در اجزاي بدن يك انسان است، مربوط به وراثت، يا محيط خانواده و يا محيطي مي شود كه در آن جا زندگي مي كند.

و مندل [2] ، اين نمونه وراثت را كه به وراثت «همگن» شهرت دارد، مورد تأكيد قرار داده و مي گويد:

«بيشترين صفات موروثي بدون كم و زياد و تجزيه و تغييري، از پدر يا مادر و يا هر دو، به فرزند منتقل مي شود.»

جنجز، همين مطلب را تأييد مي كند و مي گويد:

«هر انساني داراي قواي نهفته ي موروثي است، اما رشد هر كدام از آنها وابسته به ظروفي است كه هنگام رشد، به اين قوا احاطه دارند...»

اسلام اين حقيقت را پيش از آن كه دانشمندان وراثت و روانشناسي كشف كنند، كشف كرده بود. از پيامبر (ص) نقل شده كه مردي از انصار خدمت آن حضرت رسيد و عرض كرد: يا رسول الله، اين دختر عموي من، و من فلاني پسر فلانيم... (تا ده پشت پدران را نام برد)، و او نيز دختر فلاني است، و تا ده پشت پدران او را نيز نام برد، و گفت: در فاميل من و در فاميل او سياهپوستي وجود ندارد، با اين همه زن من اين بچه سياهپوست را به دنيا آورده است، پيامبر خدا (ص) به فكر فرو رفت، سپس سرش را بلند كرد و به آن مرد گفت:

«تو نود و نه رگ داري و آن زن هم نود و نه رگ دارد و به هنگام آميزش اين رگها درهم مي شوند و هر كدام از آنها از خداوند مي خواهند تا كودك شبيه او گردد، بلند شو! او فرزند تو است و جز از ريشه ي تو و يا او نمي باشد.»

آن مرد دست زن و بچه اش را گرفت و رفت.

و در حديث ديگري آمده است:

«در گزينش همسرانتان دقت كنيد كه رگ و ريشه ها فريبكارند»

قرآن كريم به دقيقترين صفاتي كه وراثت باعث انتقال آنها مي گردد اشاره نموده است و خداوند متعال از قول پيامبرش - حضرت نوح - حكايت مي كند:



[ صفحه 75]



«بار خدايا از اين كافران كسي را روي زمين مگذار، زيرا اگر آنها را به حال خود واگذاري، بندگانت را گمراه مي سازند و جز تبهكار و ناسپاس و كافر، از آنها به دنيا نمي آيد.» [3] .

اين آيه به روشني دلالت دارد بر اين كه عقايد كفرآميز، از پدران به فرزندان - از طريق وراثت - منتقل مي شود...

در كتابهاي بزرگ حديث، اخبار فراواني از ائمه اهل بيت عليهم السلام رسيده است كه بر اصل وراثت، قوانين و آثار و اهميت زيادي كه در زندگي انسان دارند، دلالت دارد [4] .

در پرتو همين قانون وراثت، ما يقين قاطع داريم كه امام موسي عليه السلام تمام صفات پدرانشان را كه از ساير مردم بدان وسيله امتياز داشتند - از قبيل: بزرگواري، بخشندگي، بردباري، گذشت، خيرخواهي، نيكي به مردم، و فداكاري در راه مصلحت عمومي - به ارث برده است.


پاورقي

[1] توماس هنري هكسلي) 1895 - 1825 م) بيولوژيست انگليسي، و از طرفداران سرسخت داروينيسم بوده است. م.

[2] گريگور ژوهان مندل) 1884 - 1822 م) كشيش اطريشي، و بنيانگذار علم وراثت مي باشد. م.

[3] سوره نوح: آيه 26.

[4] النظام التربوي في الاسلام.