بازگشت

عمرو بن عبيد


منصور با عمرو بن عبيد [1] ملاقاتي داشت، عمرو، با تمام جرأت و تصميم، گفت:

«در پشت در بارگاه تو كمترين عملي مطابق قرآن و سنت پيامبر (ص) نمي شود. چه كنم؟ من كه به تو گفتم، مهر و امضاي من در اختيار تو، تو و يارانت بياييد و به من كمك كنيد!

ما را به وسيله ي انجام عدالت خود، دعوت كن! تا ما نيز، همكاري و كمك خويش را از تو دريغ نداريم، در دربار تو هزار مظلمه وجود دارد، يكي از آنها را برطرف كن تا ما بدانيم كه راست مي گويي...» [2] هيچ پند و موعظه اي در منصور كارگر نيفتاد، او همواره - بدون آن كه از كيفر الهي بترسد و يا از روز جزا بيمناك باشد - بر ظلم و سركشي خود ادامه داد.


پاورقي

[1] عمرو بن عبيد بصري، بزرگ معتزله در زمان خود و يكي از پارسايان مشهور بود، جدش از اسيران فارس و پدرش اول جولائي بود، بعدها از مأموران حجاج در بصره شد، و عمويش به علم و پارسايي معروف بود، و درباره ي اوست كه منصور گفته است:



«كلكم يطلب صيدا

غير عمرو بن عبيد»



همه ي شما در پي شكار هستيد

بجز عمرو بن عبيد!

او چندين رساله، خطبه و كتاب دارد، از جمله: التفسير، الرد علي القدرية. در نزديكي مكه از دنيا رفت. و منصور، مرثيه اي درباره ي او سروده است. با اين كه شنيده نشده، خليفه اي جز منصور، كس ديگري را جز او مرثيه گفته باشد. الأعلام:2 / 736.

[2] عيون الأخبار: 2 / 237.